روستایی نفرینشده را تصور کنید که سالهاست هیچ دختری در آن به دنیا نیامده. قمر، قهرمان کتابِ سفر به سرزمینهای غریب، سفرش را از همان روستای عجیب آغاز میکند. دستنوشتههای قمر در خانهای قدیمی و متروک کنار دریا پیدا میشود، یادداشتهای دختری که دلدادهی سفر است و هر بار، به فراخور موقعیتی که در آن گرفتار شده، به اعماق زندگی میرود. قمر در گذر از خوشیها و رنجهای این سفرها جهان آدمهای دور و اطرافش را بهتر میشناسد. سفر به سرزمینهای غریب یک فانتزی شرقی شبیه قصههای سندباد و علیباباست؛ کتابی که خوانندگانش را به سرزمینهای ناشناختهی جهان عرب میبرد. این کتاب برندهی جایزهی اتصالات، مهمترین جایزهی ادبیات کودک و نوجوان جهان عرب، شده و روح تازهای را به ادبیات خیالپردازانهی شرقی میدمد. سفر به سرزمینهای غریب از دل زندگی مردم فلسطین و از خاطرههای آنها بیرون آمده است. زمانی که قصه فقط برای بچهها نبود، مردم، صبح تا شب، توی کوچه و بازار، کنار کرسی یا در پستوی آشپزخانه برای هم قصه میگفتند تا از اوضاع و احوال شهرها و آدمهای اطرافشان سر در بیاورند. آنها گاهی دربارهی آرزوهایشان خیالبافی میکردند، گاهی حرفهایی که نمیتوانستند جلوی حاکم و گزمه بزنند را میان قصهها جا میدادند، گاهی هم فقط برای سرگرمی قصه میگفتند و میشنیدند. قهرمان قصه سفر به سرزمینهای غریب به جای اینکه شبیه شخصیتهای فیلمها یا سفرنامهنویسهایی باشد که میشناسیم، شبیه مادرها و مادربزرگهایی است که شیطنت و کودکی در آنها هنوز زنده است و بیحوصله نشدهاند. قمر شبیه زنهایی است که با قصههای دور و درازشان میل به ماجراجویی را در دل دخترها و نوههایشان کاشتهاند. سونیا نمر این قصههای سینهبهسینه را جمع کرده و رمانش را با قصهها، ضربالمثلها و تصویرهای قدیمی جهان عرب مزهدار کرده تا ادبیات شفاهی کشورش توی کتابخانهها خاک نخورد و جوانها و نوجوانهای کمسنوسالتر هم دربارهاش با یکدیگر حرف بزنند. بعضی صفحههای این کتاب بوی نمک دریا و زعتر میدهند و خواندنشان، برای یک نوجوان شانزدهسالهی ایرانی، شبیه مزهمزه کردن غذایی تازه است؛ غذایی محلی که دستور پختش نسل به نسل منتقل شده است و طعم تازه را به ذائقه و حافظهی ادبی ما اضافه میکند. دربارهی سونیا نمر سونیا نِمر کمتر از ده سال بعد از روزهای پرالتهابی به دنیا آمد که فلسطینیها اسمشان را «روزهای نکبت» گذاشتهاند. در روزهای نکبت، هموطنهای سونیا از شهرهایشان اخراج شدند و دختران و پسران همسنوسال او برای اولین بار حس و حال بیوطنی را تجربه کردند. جِنین، شهری که سونیا نمر در آن به دنیا آمد، از شهرهای قدیمی فلسطین است. از دوهزار سال قبل از میلاد، بخشی از کنعان بوده و در سنگنوشتهها و کتابهای مقدس بعضی ادیان قصههای بسیاری دربارهی آدمها و اتفاقها و کوچهپسکوچههایش وجود دارد. سونیا نمر در بیستسالگی به خاطر تلاش برای نجات شهری که دوستش داشت به زندان افتاد و وقتی در زندان بود، تصمیم گرفت از سفر و زندگی برای نوجوانها و کودکان بنویسد. او تجربهاش در زندان را منحصربهفرد نمیداند، اما تجربهی زندان از آن تجربههایی است که سونیای امروز را ساخته. برای همین سونیا نمر سعی میکند به جای صحبت کردن از رنج و قرار گرفتن در جایگاه قربانی، هر جا که هست، چه داخل زندان و چه خارج آن از مقاومت و پایداری بنویسد. رشتهی دانشگاهی سونیا نمر تاریخِ شفاهی است؛ رشتهای که اتفاقهای مهم را از چشم آدمهای معمولی میبیند. او سر کلاس، بهخصوص در سیر تمدن اروپایی، از روایتِ وقایع تاریخی به شیوهی قصهگویی استفاده میکند تا دانشجوها سر کلاسهایش خمیازه نکشند و میراثی که میان مردمشان جریان داشته را، به جای موزه، لابهلای همین قصهها و خوشیهای معمولی پیدا کنند. شاید همین تجربهی زیسته است که کتابهای نمر را در مقایسه با دیگر کتابها متمایز میکند. در سفر به سرزمینهای غریب هم نمر از منظر تاریخ شفاهی سراغ ادبیات رفته و حاصل کارش، به جای پژوهشی دانشگاهی، قصهای مبتنی بر ادبیات شفاهیِ مردمش است. این نویسندهی جوان بعدها برای تمام کردن دوره دکتری به انگلستان رفت و نزدیک به هشت سال، یک کار پارهوقت در بخش آموزش یکی از موزههای انگلستان داشت؛ اما تصور کلیشهای دربارهی زنهای عرب، بهخصوص دربارهی زنان فلسطین، برایش دلسردکننده بود و دوباره به کشورش بازگشت تا تصویر زندهتری از زندگی در فلسطین را روی کاغذ بیاورد. قهرمان قصههای سونیا نمر دخترهایی معمولی هستند که لابهلای خیال و واقعیت در مسیر زندگی خود بزرگ و بزرگتر میشوند. سونیا نمر به آمریکا، هند، چند کشور عربی و ایران سفر کرده و هنوز رؤیای سفر با کاروان را در سر دارد؛ رؤیایی که سونیا آن را با قصهها و کتابها دستیافتنی میکند. نویسندهی فلسطینی کتاب سفر به سرزمینهای غریب، ضربالمثلها، حکایتها و تصویرهای کوچه و بازار را لابهلای صفحات رمانش میگذارد تا قصهها، خیالپردازیها، و خوشیهای مردم کشورش زیر سایهی جنگ و تاریکی فراموش نشوند و امید، حرکت و سرزندگی را در خوانندگان کتابهایش دوباره زنده کند. نشر اطراف در چهارچوب قانون بینالمللی حق انحصاری نشر اثر (کپیرایت) و پس از مکاتبات و مراودات گسترده با نویسنده و ناشر عربی کتاب (مؤسسة تامر للتعلیم المجتمعی) امتیاز انحصاری انتشار ترجمهی فارسی این کتاب را دریافت کرده است.