تعلیم و تدریس از جمله فعالیتهای دو طرفه انسان است و در واقع بهترین واژههای معرف آن تأثیر و تأثر است. به این سبب هیچ معلم یا مدرسی نمیتواند ادعا کند که هیچ وقت در ضمن تعلیم یا تدریس از کسی چیزی یاد نگرفته و همواره در نقش فرستنده پیام، ظاهر شده است. در حقیقت، یکی از جالبترین پیامدهای تعلیم و تدریس همین تأثیرپذیری معلم و مدرس از کسانی است که در حلقه درس او حضور دارند زیرا هیچ کس در هیچ زمانی از یادگیری بینیاز نیست و دانشآموزان میتوانند به شکلهای مختلف مربی را آموزش دهند مشروط بر آن که مربی بر مسند خود دانشمند بینی ننشیند و برعکس، هموراه به نادانی خود معترف و در صدد حرکت مداوم به سوی دانستن باشد.
تدریس فعالیتی اخلاقی است، مستلزم تلفیق بین نظریه و عمل است. نظریه بدون عمل ناکافی است و عملی که از هدایت نظریه بیبهره باشد راه به جایی نمیبرد. چون تدریس مستلزم تلفیق نظریه و عمل است، دارای دو بُعد نظری و عملی است. حرف پیچیده و دشوار معلمی احتیاج به هنرمندی و اطلاعات علمی دارد. در تدریس خوب علم و هنر به طور پیچیده در هم تنیدهاند. مهارتها و یافتههای علمی، به منظور اجرای هنر تدریس در اختیار معلمان قرار میگیرد. همانطور که یک نقاش از اصول علمی در زمینه، نور، سایه و چشمانداز برای خلق آثار هنری خود استفاده میکند. برای معلمی که بخواهد در شغل خویش متبحر گردد، کافی نیست که توجه خود را منحصراً به امور جزیی روزمره معطوف کند.
هدف از تدریس افزایش توانایی یادگیری است و تدریس خوب نتیجهاش خوب یادگرفتن است. دانشآموزانی خوب یاد میگیرند که راهبردهای خوب یادگرفتن و کسب آموزشوپرورش را در خود توسعه میدهند. الگوی تدریس به دانشآموزان کمک میکند که ذخایر این راهبردها در آنان توسعه یابد، این الگوها به رشد دانشآموزان بهمثابه فردی با توانایی افزایش تفکر و رفتار عاقلانه و ساختن مهارتها و تعهدات اجتماعی یاری میرساند، متأسفانه در مدارس موجود چندان توجهی به این اصل نمیشود.
با توجه به اهمیت تدریس در کار معلم و تاثیری که برای فرآیند یادگیری دانش آموزان دارد، در این کتاب به بررسی شیوههای جدید و کاربردی برای تدریس معلمان پرداخته شده است.