دختر بودن و به ویژه دختر ایرانی بودن، مفهومی است که جز برای هموطنان خودمان قابل درک نیست؛ احتمالا فریبا وفی هم چنین جملهای را قبول داشته که دست به نگارش «ترلان» برده است؛ کتابی که درباره تصمیم عجیب و متفاوت یک دختر برای زندگیاش است؛ انتخاب شغل پاسبانی. کتاب صوتی «ترلان» با صدای شیدا خلیق شما را، با هر جنسیتی که دارید، به جهانی کمتر شناختهشده و البته و جذاب میبرد و باعث میشود با جنبههای مختلف یک زندگی دخترانه آشنا شوید. شیدا خلیق، بازیگر تئاتر و سینمای کشورمان با لحنی مناسب که گویای حال ترلان و رعنا، دو شخصیت اصلی رمان است این داستان را روایت کرده است. - در بخشی از کتاب صوتی «ترلان» میشنویم: «ترلان کلمات سخنران را میشنود ولی آنها را نمیفهمد. سرش سنگین شده است. گوشهایش زیر مقنعه داغند. ته گلویش میسوزد. ای کاش میتوانست برای کسی نامه بنویسد. شاید سرش کمی سبک میشد، قلبش و پاهایش هم. امروز چه روزی است؟ چند روز دیگر تا ۵ شنبه مانده است؟ ممکن است ایرج به دنبالش بیاید و او را ببرد. پشت موتور او سوار میشود و مثل باد از آنجا دور میشود. تا ۵ شنبه یک قرن مانده است. امروز چندمین باری است که به صف میشوند. به شبانهروزی برمیگردند. همه باید سریع به سالن غذاخوری بروند». در این کتاب گویا شنونده داستان دخترانی از مناطق مختلف ایران هستیم که همه در یک دوره آموزشی شرکت میکنند تا پاسبان شوند. این دختران در جستجوی استقلال فردی و قدرت هستند اما آیا مطمئند که اصطلاحا در حال بیرون آمدن از چاله و رفتن به چاه نیستند؟ برای دریافت پاسخ این سوال باید تا انتهای رمانِ فریبا وفی همراه شوید. اگر شما خواننده یا شنونده سایر رمانهای فریبا وفی بوده باشید، حتما با شروع شنیدن این اثر درخواهید یافت که او این بار کاملا متفاوتتر از همیشه عمل کرده است. او برای این اثر جایزه ادبی لیتپرم آلمان را در سال ۲۰۱۷ دریافت کرد. او از میان ۱۰ نویسنده دیگر با ملیتهای مختلف آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین انتخاب شد.