- «من و خدا و کتابی و گوشهی خلوت»:
«مسیحا برزگر» زادهی تهران است؛ خیابان حافظ، خیابان ابوسعید ابوالخیر. او ایران و زبان فارسی را بزرگترین موهبتهای الهی زندگیاش میداند. برزگر بیش و پیش از هرچیز، خدا را دوست دارد و خود را با همهچیز و همهکس یگانه میداند. رازورزی را بیشتر از حل مسائل دوست دارد. مسیحا ستایشگر عشق، خنده و زندگی است. میگوید: «مدام چشمهایم را میشویم تا از نو ببینم». ساده زندگی میکند و سبک گام برمیدارد. آرام است و اهل هیاهو نیست. کتاب را و کنجی دنج را بسیار دوست دارد. عقیده دارد برای زنده ماندن و خوب زندگی کردن، شعر و موسیقی کافی است. دل عاشقپیشهی او را هیچ پیشهای جز عشق ورزیدن راضی نمیکند. گفتند: «زندگینامهی خود را بنویس». گفت: «کتاب شازده کوچولو هست؛ کفایت میکند».
- با ما از زندگی، مرگ و آزادی بگو، و از عشق؛ با ما از «عشق» سخن بگو!
«با ما سخن بگو»، شرحی است بر کتاب «پیامبر» اثر «جبران خلیل جبران». نام جبران خلیل کافی است تا همچون شرابی ناب، وجد و حال بیاورد و شور و سرمستی ایجاد کند. صِرف شنیدن نام او زنگهایی را در دلهای ما به صدا درمیآورد که طنین آن از جنس صداهای زمینی نیست. خلیل جبران موسیقی ناب است، رازی است که فقط گاهگاهی شعر میتواند به قلمرو آن نزدیک شود؛ اما فقط گاهی و نه همیشه. مسیحا برزگر در این کتاب از جبران خلیل جبران میگوید؛ از نویسندهای که از پشت کلماتی که در کتابهایش جاری کرده، نمیشود او را بهکمال شناخت. از کتاب پیامبر او میگوید، بخشهای زیبایی از آن اثر را برای مخاطب بازگو میکند، بسطش میدهد و آن را تحلیل میکند. و از خودِ پیامبری سخن میگوید که جبران پیشتر سخنش را به میان آورده بود. همان «المصطفی» که سپیدهدمِ روزگارِ خود بود.
المصطفی مسافر است. او در مسیر خویش از دنیای ما میگذرد، قدری درنگ میکند و آنگاه با ما دربارهی مهمترین دلمشغولیهامان سخن میگوید؛ دربارهی زندگی، مرگ، عشق، آزادی، خدا، درد و لذت، خنده و گریه، دل بستن و دل بریدن، فرزند و عاطفهی مادری و چیزهای دیگر.
- «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر»:
«کسی که در سکوت به نغمهی خوش هستی گوش میسپارد، صدای سخن عشق را که از زمین و زمان بلند است، میشنود.»
المصطفی سخنانی به نرمی پرنیان بر زبان جاری میسازد. با فهم عمیق سخنان المصطفی، به مرکز وجود خود نزدیکتر میشوی. آنچه دربارهی المصطفی میگویم، دربارهی جبران خلیل جبران نیز صدق میکند. جبران به معبد حقیقت نزدیک شده بود؛ بسیار نزدیک. اما او در آستانهی حقیقت مانده بود. در آستانه بودن، هنوز دور بودن است. تا با حقیقت یگانه نشوی، هنوز از آن دوری.
«و چیست کار کردنِ عاشقانه؟
بافتن پارچهای است از تاروپود دل،
گویی دلدارت از آن پارچه، جامهای خواهد دوخت.»
- آثار مسیحا برزگر در آوانامه:
نشر صوتی آوانامه در ادامهی نشر آثار «مسیحا برزگر»، «با ما از عشق سخن بگو» را با همکاری «خانهی معنا» و با صدای نویسندهی اثر در قالب کتاب صوتی تولید کرده است. پیش از این، پنج اثر دیگر از مسیحا برزگر نیز توسط آوانامه صوتی شدهاند: «در ستایش زندگی» با صدای «آرمان سلطانزاده» و کتابهای «جهان از قصهها سرشته شده است»، «ترانه خواندن به وقت باران»، «کتاب بیداری» و «وحدت عارفانه» با صدای خود نویسنده. از میان آثار ترجمهشده توسط برزگر نیز دو کتاب «پیامهای فرشتگان» نوشتهی «یوآن ناکاموری» و «قدرت» اثر «راندا برن» بهترتیب با خوانش زندهیاد «احمد گنجی» و «میلاد میرزائی» به کتاب صوتی بدل شدهاند. به علاقهمندان این کتاب همچنین پیشنهاد میشود کتاب «پیامبر» اثر ماندگار «جبران خلیل جبران» را نیز با صدای زندهیاد «احمد گنجی» بشنوند.
بنده این کتاب را یعنی خود کتاب کاغذی را دارم .واقعا نوشته ها و آثار مسیحا برزگر و خود این انسان شریف مسیحا دم است. کتابهایش را از دست ندهید. عشق و عرفان و انسانیت و جان مایه ی اکثر آثارش ، معنوی حقیقی است، نه به سان ظاه رپرستان و خشکه مقدس ها.و لازم بذکر است که طی تحقیقی که بعمل آوردم از ایشان و آثارش، یقین پیدا کردم که ایشان به حقیقت اهل دل اند و اهل صفا در اصطلاح صوفیه ی حقه؛ و انسانی اهل معرفت و اهل ذکر ( ذکر و فکر مصطَلَحِ صوفیه و عرفا) .آثارش چون از دلی نورانی برخاسته، بسیار به دل مینشیند و اینکه قلم زیبا و فصیح و بلیغ و در عین حال ساده و قابل فهم است.ایشان یکی از افتخارات سرزمین ما از جنبه ی عرفان و تصوف و معرفت الله هستند.خدایش حفظشان فرماید.
4
محتوای کتاب که خوب است،ولی در بعضی از فایل های صوتی یک نویز گوش خراش هر از گاهی پخش میشود که واقعا اعصاب خورد کن است و اگر با صدای بلند کتاب رو گوش میدین به شدت شنوایی رو اذیت میکنه...