قال الصادق (ع): اَنا ابنُ اَعراق الثَّری اَنا بنُ اِبراهیم خلیل الله امام صادق (ع) فرمودند: من فرزندی از تَبار و نسل آسمانیانم، من فرزند ابراهیم خلیل الرحمان هستم. (الکافی، ج ۱، ص ۴۷۳) ای نگارِ نگارین، ای عشقِ آتشین، ای روحِ دین نبّی (ص)، ای طُورِ تکلّمِ موسای کلیم! ای مِهر مجسّمِ مسیحِ مهربان! ای بانی و بنیانگذار تشیع! ای چشم نافذ خدا در زوایای هستی، ای قائمِ قامتِ پرفروغ، ای امام در هر دو سرا، «ای صادق آل محمّد (ص)» بگذارید در تلاطُمِ تندِ این روزگارِ سخت و سنگین، در آغوش مهربانی شما، آرام گیریم و از این مهربانی و مهرورزی، پرچمی ساخته تا بر سَر دَرِ دلهای داغدار خویش بیاویزیم. ای عالِمترین عالِم زمان خویش و ای فقیه آل رسول (ص)، بگذارید نسیمهای رهگذر را از عطر نام زیبایتان سرمست ساخته و کبوتران احساسمان را درآسمان آبی اندیشههای ناب و نورانی شما پرواز دهیم و شَهدِ شیرینِ کلام گهربارتان را به کندوهای عسل در وجودمان چشانده و مشام جان را به عطر شکوفایتان، معطّر سازیم. آری! روزی که میلاد مبارک مولود مدینه را، عرشیان عالَم به باقرالعلوم(ع) تبریک و شادباش گفتند، عالم یکپارچه سرور و صداقت به نور پرفروغ «عترت ششم» شد و باقری چنان، صادقی چنین را، سزاوار بود. او چون بر منبر کمال بالا رفت، تمام فضایل و کمالات انسانی در محضرش صادقانه زانو زدند و دانش آن دُردانه هستی بر همه چیز محیط و دعایش در همه مستجاب بود. جُود و سَخا و صبر و حِلم و عزّت و عظمت و شجاعت و شرافتش، زیور قلّههای رفیع انسانیت شد، سخنانِ آن بزرگوار، کوردلان را درمان و مُریدان را مُطیع و بصیر مینمود، دستی بر چشمان نابینای ابوبصیر کشید که او بینا شد و از تماشای جمالِ دلارایش خرسند و خوشحال گردید. صادقِ آلِ رسول (ص) آنقدر شرافت و عزّتش نمایان بود که حتّی افراد کافر میگفتند: «اگر کسی بخواهد به شکل فرشته و فرشتهای بخواهد به صورت آدمی تجلّی کند این مرد - امام صادق (ع) - است.» (کافی، ج ۱، ص ۷۵) ای فرشته خاکی! اجازه بدهید دامان سخن ناچیزم را برچینم و خوانندگان ارجمند را به ژرفنای اقیانوس بیکران وجودت دعوت کنم. ای عترتِ ششم و ای عصمتِ هشتم: بر من - این کمترین - ببخش که تنها لبی از شراب طَهور نام و یادت تَر کردم و خدای شاهد را گواه میگیرم که اگر نبود این همه شور و شیدایی که در شهادتنامه سالانه آن سُلالة الانبیاء «علیهم صلوات الله» که همه ساله خیل کثیری از شیفتگان و ارادتمندان در یزد - دارالعباده و خیابان شهید رجایی - مجلس سوگواری و تجلیل و تکریم را با حضور عاشقان شیدایت - همانند سایر شهرها، برپا میکنند و پرچم سرخ حسینی را به یاد بقیعِ مظلوم به اهتزاز درمیآورند، این نگارنده ناقابل نیز، به خود جرأت نمیداد تا از اقیانوس ژرفی که هیچ غواصّی، یارای نزدیک شدن به اعماق آن نیست، وارد شود. ما همه هیچیم، اوّل و آخر خداست سلسله جُنبان عشق، سلسلة مصطفاست لذا اگر آیات و روایات و سخنانِ ارزشمند دیگران، از این کتاب پَر کشَد، بدون تردید جز دو بال خشک و دو جلد خالی باقی نمیماند که لا یکلِّفُ الله نَفْساً اِلّا وُسعها» مصداق مؤلف است. «به حضرت علی بن ابیطالب (ع) اعتراض شد که چرا اینقدر صدقه میدهی و دست نگه نمیداری؟ آن بزرگوار پاسخ فرمودند: «به خدا سوگند! اگر میدانستم که خداوند یک واجب از من پذیرفته است هر آینه دست نگه میداشتم اما نمیدانم که آیا چیزی از اعمالم پذیرفته است یا نه؟» (میزان الحکمه، ج ۹، ص ۴۰۷۱) پیشوایان معصوم که نمادهای علم و عرفان و عشق و عبادت، اخلاق و ایمان و امید و آرمان، فضیلت و فقه و فداکاری و مجاهدان خستگیناپذیر و مترجمان وحی الهیاند، هر یک در عصر و زمان خویش گرفتار ظالم و فرعونی شدند. وقایعی چون سقیفه، انحراف رهبری اسلامی از مسیر حق، خانهنشینی امیرمومنان (ع)، شهادت جانگداز عِصمتِ کبری و نیز علی بن ابیطالب و امام حسن مجتبی (علیهم السلام) و سرانجام حادثه بینظیر و غمبار کربلا در سال ۶۱ هجری، از جمله رخدادهایی است که دشمنان اسلام بر سر راه هدایت و سعادت مردم به وجود آوردند. از این رو، معصومین (ع) که قبل از امام باقر و صادق علیهما السلام بودند تقریباً مَجال و فرصت مناسبی را برای بازگو کردن و کشف حقایق قرآن و اسلام نیافتند، تنها فرصت کوتاهی در عصر آن دو بزرگوار پیش آمد تا آن حقایق و اَسرار دین بازگو و تفسیر درستی از قرآن و اسلام به صورت نهضت عظیم فرهنگی و بیان احادیث و تربیت شاگردان، صورت پذیرد. لذا نقش تمدن ساز و عظمتآفرین امام صادق(ع) که به فقیه آل رسول (ص) شهرت یافتند ممتاز و بینظیر بود تا آنجا که مکتب جعفری بنیانگذاری گردید. نگارنده که توفیق حضور و خدمت در جمع اساتید دانشگاه امام صادق (ع) برای دانشجویان داشتهام در راستای تحقق آرزوی قلبیام و با الهام از فرازهایی از زندگی زرین وتابناک آن گشایندة جهانِ نوینِ اندیشه و آرمان و ایمان، تنها به زوایایی از آن همه عظمت و سِتُرگی پرداخته است. لذا از خوانندگان ارجمند و اساتید و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت(ع) انتظار دارم با تذکرات و نصایح عالمانه و صادقانه خویش، حقیر را یاری نمایند. در پایان بر خود لازم میدانم از جناب حاج فرهاد سلطانی که مشوّق بنده در تألیف بوده تشکر نموده و آرزوی توفیقات روزافزون برای ایشان در نشر فرهنگ اهل بیت (ع) بویژه امام همام - صادق آل محمد (ص) - و برپایی مجالس سوگواری و معرفتی توسط آن بزرگوار دارم.