آلمانِ پس از جنگ جهانی دوم را اغلب دموکراسی باثباتی میدانند برخوردار از فرهنگی بیشتر یکدست تا گرفتار تضاد. با دقت بیشتر در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور این تصوّر زیر سؤال میرود و مواردی متعدد از نارضایی و اعتراض سیاسی از همان اوان ایجاد جمهوری آلمان نمایان میشود. برای مثال، در نخستین سالهای پس از جنگ و در دهه ۱۹۵۰ نیز آلمان شاهد اعتراض سیاسی حول موضوعهای تسلیحاتی بود. اما فرهنگ مسلّطْ این جنبشهای صلحطلبانه اولیه و دیگر جریانهای خردهفرهنگ نارضایی را مهار کرد. یک دهه بعد، جنبش دانشجویی نخستین خیزش سیاسیـاجتماعی و فرهنگی بود که هماهنگیِ عصر آدنائر را بکلی به هم ریخت و تأثیرهایی پایدار بر تحولات بعدی جامعه آن کشور گذاشت. پیدایش جنبش دانشجویی نشانگر آغاز فرهنگِ مخالف وضع موجود در آلمان غربی بود، فرهنگی که طی سالیان به نیروی سیاسی بااهمیتی تبدیل شده و موفقیت جنبش محیط زیست و دی تاگس زایتونگ، نخستین روزنامه یومیّه از نوع بدیل، شاهدی است بر این موفقیت. درک آلمان امروزی بدون آگاهی از تحولات تاریخی و تعقّلی در این فرهنگِ مخالف وضع موجود ممکن نیست. پس در این مطالعه به بررسی تاریخ خردهفرهنگها و فرهنگِ مخالف وضع موجود آلمان غربی از دهه ۱۹۵۰ تا نیمه ۱۹۸۰ میپردازیم.