فلسفه بر دو نوع است: یکی آنکه از مسیرهای پاخوردۀ سنت فلسفی و اندیشمندانِ بزرگ میگذرد و پرسشهایی دیرپا همچون «نَفْس چیست؟»، «آیا خدا وجود دارد؟»، «معرفت چیست؟» و مواردی از این دست را مطرح میکند و دیگری فلسفهای که رهپویانش از راههای رفته بیرون میروند و وارد قلمرو بکرتری میشوند و رویکرد فلسفی را برای موضوعاتِ تازهای به کار میبندند که تاکنون بررسی نشده است. کتابِ حاضر در گروه دوم جای میگیرد، چون هیچ یک از شاخههای فلسفه تاکنون دیزاین را در کانون توجه خود قرار نداده است. البته دربارۀ دیزاین نظریههای متعددی مطرح بوده است و از آنجا که واژۀ «فلسفه» قلمرو گستردهای را در بر میگیرد، بررسی این نظریهها را اغلب «فلسفۀ دیزاین» مینامند. بین نظریه و فلسفه، اگرچه با یکدیگر همپوشانی دارند، تمایز مهمی هست. بهطور کلی، تفاوت این دو در آن است که بر خلاف فلسفه، انگیزه و کانون توجه اصلی نظریۀ دیزاین عملِ دیزاین است (گال، ۲۰۱۱). پرسشهایی که از دلِ نظریه برمیخیزد به نوعی برخاسته از ملاحظات عملی کنونی هستند و در چارچوب این ملاحظات قرار دارند، ولی پرسشهای فلسفی چنین نیستند. این بههیچوجه از اهمیت نظریه کم نمیکند و در واقع، شاید برای کسی که حرفهاش دیزاین است، نظریه بسیار سودمندتر از فلسفه باشد. ولی این بدان معناست که مجموعه نوشتههای نظری کنونی دربارۀ دیزاین را نمیتوان به همان معنایی که از «فلسفۀ هنر» سخن میگوییم «فلسفۀ دیزاین» بنامیم. این نکته ما را به این پرسش میرساند که چه چیزهایی در فلسفۀ دیزاین جای میگیرد و چه فایدهای برای دانشجویان یا شاغلانِ دیزاین دارد. به عبارت کلی، فلسفۀ دیزاین در پرتوِ پرسشهایی که فلسفه بررسی میکند به بررسی دیزاین و اهداف و مسائل خاص آن میپردازد: پرسشهایی دربارۀ دانش، اخلاق، زیباییشناسی و سرشتِ واقعیت. باید گفت که فلسفه بهجای نتایجِ صریح و بیابهام، معمولاً طیفی از مواضع محتمل را ارائه میدهد که هر یک مزیتها و مشکلات خود را دارد. همچنین، گاهی نمیتوان مواضع فلسفی را با توجه به سرشت آنها بهصورت مستقیم در مورد امور «زندگی واقعی» به کار بست. آنچه فلسفه واقعاً به دانشجویان یا کاربرانش ارائه میدهد چشماندازی است گستردهتر دربارۀ آنچه انجام میدهند و رابطۀ آن با سایر جنبههای مهم زندگی انسان. توانایی نگریستن به کارهای روزمرۀ خود از چنین زاویهای و اندیشیدن بر اساس جایگاه آن در طرحِ بزرگترِ چیزها از نشانههای فرهیختگی است و این همان چیزی است که فلسفه میتواند برای پرورش آن به ما کمک کند. همانطور که گفتیم تأملات فلسفی دربارۀ «هنرهای زیبا»، بر خلاف دیزاین، سنّتی دیرپا دارد. این مسئله به نوعی قابل درک است چون اگرچه هزاران سال است از آثار هنری برخورداریم، ولی دیزاین پدیدهای کمابیش متأخر است. با این همه، امروزه دیزاین از چنان رواج و وجههای برخوردار است که بیتوجهی فلسفه به آن نادیده نمیماند. در واقع، در میانِ حرف و حدیثهای متأخر دربارۀ «پایان هنر»، میتوان گفت که امروزه دیزاین از نظر اهمیت فرهنگی بر هنر سایه انداخته است. اگر چنین باشد، شاید زمانِ مناسب برای بررسی فیلسوفانۀ دیزاین فرا رسیده باشد. از اینرو، کتاب حاضر را به چنین بررسیای اختصاص دادهایم و قلمرو فلسفۀ دیزاین را ترسیم کردهایم و نشان دادهایم که دغدغههایش، با آن نوع پرسشهای بنیادینی که ذهن فیلسوفان را به خود مشغول کرده است ارتباطی عمیق دارد. خوشبختانه این مسئله به دو دلیل از آنچه به نظر میرسد بلندپروازانهتر است. نخست اینکه اگرچه تاکنون حوزۀ پژوهش متمایزی که بتوان «فلسفۀ دیزاین» نامید وجود نداشته است، فیلسوفانی که در حوزههای مختلفی همچون زیباییشناسی، اخلاق، معرفتشناسی، متافیزیک و فلسفۀ فناوری فعالیت دارند بهطور مستقیم در زمینۀ دیزاین یا مسائل مرتبط با آن کارهای فلسفی درخشانی انجام دادهاند. کتاب حاضر بیش از هر چیز درپیِ بررسی نظاممندِ این کارهاست. دوم اینکه برای بررسی نظاممندِ دیزاین از نوعی الگو برخورداریم که جنبش مدرنیسم برایمان به یادگار گذاشته است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۲۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 256 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۳۲:۰۰ |
نویسنده | گلن پارسونز |
مترجم | افشین خاکباز |
ناشر | نشر مشکی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۹/۰۷ |
قیمت ارزی | 12 دلار |
قیمت چاپی | 175,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اصلا صفحه آرایی درست و حسابی نداره و خیلی از جملات خوانا و خوشخوان نیست و به شکل بدی ترجمه شده، مطالب کتاب فوق العاده اس اما بهتره از نشر دیگری خریداری کنید