در سال ۱۹۸۷ که متولد شدم، پدربزرگ و مادربزرگ من به چین سفر کردند. آنها، درست چند ماه پس از کنفرانس معروف اقتصاددانان که بر روی کشتی روی یانگتسه برگزار شده بود، با کشتی تفریحی از روی این رودخانه گذر کردند. آنها برای ما از ماجرای دانشجوی جوان چینی سخن گفتند که بهعنوان مترجم آنها را همراهی کرده بود. این دانشجو با آنان دربارهی باز شدن فضای فرهنگی و بحثهای گستردهای که در چین جریان داشت سخن گفته بود؛ ولی با نگرانی اضافه کرده بود که ممکن است تمامی این تحولات بهناگهان متوقف شود. چند هفته پس از دفاع از رسالهی دکتری، که اساس این کتاب است، مادربزرگم درگذشت. پس از مرگ او در خانهاش مقدار زیادی عکس و روزنامه در مورد وقایع دههی ۱۹۸۰ پیدا کردم که مرا حیرتزده کرد. از جمله این مطالب یادداشتهای برخی از اقتصاددانان اصلاحطلبی است که در این کتاب در مورد آنها بحث شده است.در سال ۲۰۰۸، در دوران بحران مالی جهانی، در برلین وارد دانشگاه شدم. مثل بسیاری از دانشجویان دیگر از این متعجب بودم که استادان اقتصاد در مورد دلایل اصلی بحران مالی جهانی حرف چندانی برای گفتن ندارند. سال بعد برای ادامهی تحصیل به دانشگاه پکن رفتم. من که مطالب کتابهای درسی اقتصاد را تکرار میکردم و در مورد اقتصاد چین کنجکاو بودم در سخنرانیهای معتبرترین استادان مدیریت و اقتصاد در دانشگاههای مشهور حاضر میشدم. برایم حیرتانگیز بود که با وجود اختلاف قابل توجه میان نظام اقتصادی چین با کشورهای غربی، درست همان کتابهای آمریکایی در چین تدریس میشد که من در برلین خوانده بودم. به همین دلیل این پرسش در ذهن من شکل گرفت که چگونه علم اقتصاد در چین از زمان مائو به بعد با اقتصاد جریان غالب در جهان همگرایی پیدا کرد؟ پس از بازگشت به برلین، با همکاران سابق در آلمان شرقی، که پس از سقوط دیوار برلین زندگیشان بهشدت تغییر کرده بود، کار مطالعاتی را ادامه دادم. بیوگرافی آنان مرا در مقابل پرسش دیگری قرار داد: چرا آلمان شرقی مسیری متفاوت از چین داشته است؟ این دو پرسش بزرگ نهایتاً به نوشتن این کتاب منجر شد که سعی میکند به این پرسشها پاسخ دهد.در جستجو برای نظریههای مختلف اقتصادی به دورهی کارشناسی ارشد مدرسه مطالعات اجتماعی وارد شدم و بعد در دانشگاه کمبریج بهعنوان دانشجوی دکتری پذیرفته شدم. استاد راهنمای من پیتر نولان بود که مرا هدایت کرد تا به این پرسش اصلی پاسخ دهم که بر اساس چه زمینهی فکریای چین در دههی ۱۹۸۰ از شوکدرمانی گریخت؟ بدون حمایت و اعتماد پیتر نولان و بدون مطالعاتی که در مدرسهی مطالعات اجتماعی داشتم انجام چنین پژوهشی غیرممکن بود. با کمک پیتر، توانستم با برخی از مقامات چینی و کارشناسان بینالمللی مصاحبه کنم که در مباحثات سخت دههی ۱۹۸۰ چین مشارکت داشتند. بیانات این افراد کتاب حاضر را پایهریزی کرده است.حال که این کتاب را در سال ۲۰۲۰ به پایان میرسانم، بهتازگی سالگرد سرکوب سال ۱۹۸۹ را پشت سر گذاشتهایم و جهان در اثر بیماری کووید ۱۹ در بحران قرار گرفته است. تنش میان ایالات متحده و چین به سطحی رسیده که برخی از کارشناسان از وقوع «جنگ سرد جدید» سخن میگویند. امیدوارم شناخت تاریخ چین و اینکه چگونه این کشور در دههی ۱۹۸۰ از شوکدرمانی گریخت و درک بیعلاقگی چین به پذیرش کامل نسخهی نئولیبرالی نظام سرمایهداری برای شرایط کنونی نیز مفید و روشنگر باشد.