امروزه همه ما چه از طریق رسانههای سنتی چون روزنامهها، مجلات، رادیو و تلویزیون و چه از طریق فضای مجازی در جریان تغییرات و تحولاتی چون گرم شدن کره خاکی، آب شدن یخهای قطب شمال، از بین رفتن جنگلها در اثر برداشت ناصحیح از این منبع خدادادی و یا در اثر سوانح و بلایای طبیعی و یا غیرطبیعی، کمبود آب قابل شرب، فقر و گرسنگی، بیماریهای جدیدی که جامعۀ بشری را از دنیای پیشرفته تا کشورهای کمتر توسعهیافته تهدید مینماید، عدم توازن و تعادل در توسعهیافتگی کشورهای جهان از ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیرساختی، بهرهکشی از نیروی کار و فجایع انسانی که اکثراً به دلیل عدم رعایت حقوق بشر و فقدان سیستمهای نظارتی لازم بر محیطهای کسب و کار خصوصاً در کشورهای کمتر توسعهیافته و یا در حال توسعه، رخ میدهد، قرار میگیریم. هرچند که نهادها و سازمانهای بینالمللی در نشستهای سالیانه و یا ادواری خود بر بهبود این شرایط تأکید و اهدافی را مشخص میسازند، اما متأسفانه علیرغم این تلاشها و ژستهای بشردوستانه، هر روزه شاهد گسترش شکاف و فاصله هرچه بیشتر بین جوامع توسعهیافته با کشورهای بهویژه کمتر توسعه یافته که عمدتاً تأمینکننده منابع طبیعی و اصلی تولید کالاهایی که مصرفکنندگان عمده آنها بیشتر جوامع توسعهیافته میباشند، هستیم. درواقع میتوان بهصورتی کلی اینگونه نتیجهگیری کرد که توسعه و پیشرفت حاصله در غرب و کشورهای پیشرفته، به قیمت فقر و نابودی کشورهای کمتر توسعه یافته و یا در حال توسعه طی یکی دو قرن اخیر صورت گرفته و امروزه که زنگ خطر نابودی کره زمین در اثر گرمایش هرساله آن و یا از میان رفتن منابع طبیعی و کمبود آب قابل شرب، جهان را با تهدیدی جدی مواجه نموده، همه تلاش میکنند تا به نحوی حتی بهصورت تبلیغاتی این زنگ خطر را به صدا درآورند و امید جامعه بشری باید به این معطوف باشد که با انجام اقدامات سریع و هماهنگ، جلوی این نابودی که ودیعهای الهی در دست ما انسانها بوده و باید به نسلهای آتی منتقل گردد، گرفته شود.