اگر خودِ هاوارد سوبر بود، بیشک از پذیرفتن تعریف و تمجیدهایی که رسم پیشگفتارهاست برحذرتان میداشت؛ و سبب این هم نه فروتنی بیدلیل یا بدگمانی ترُشرویانه است (گرچه شکستهنفسیاش هم برای آدمی با دستاوردهای او نامعمول است). سوبر همیشه انزجار فوقالعاده شدیدی از ستایشهای پوچ و هوچیگرانه، بزرگنماییهای خودمتشکرانۀ دانشگاهی، و یاوهگوییهای مهملِ صنعت سینما نشان داده است. بنابراین با محابای بسیار سعی میکنم از تلههای اینچنینی دوری کنم و درصدد برآیم تنها به تأمل، و اظهارنظر راجعبه کتاب پیشِرو و مؤلف آن بپردازم.
سوبر ضرورتاً نه به نقادی و تألیف شهره است (گرچه بهگمانم بعد از انتشار این کتاب، ورقش برگردد)، نه به این و آن دسته از سرآمدان و برگزیدگان صنعت سینما تعلق دارد. بااینهمه، آدمیست که کم ستاینده در صنعت مذکور ندارد و بیشمار شاگرد سابقش ـ بسیاریشان از نامداران فعلی سینما و تلویزیون ـ در تحسینش کم نمیگذارند.
غالب عمر سوبر به آن گذشته است که دیوارهای معرفِ دانشگاه سنتیمان را پایین بریزد و چیز دیگری بسازد. اینجا اجازه میخواهم بهاختصار فقط بعضی از دستاوردهایش را فهرست کنم: به همتِ اوست راهافتادنِ برنامۀ مطالعات انتقادی یوسیالای، تأسیس آرشیو فیلم یوسیالای، و تشکیلِ برنامۀ تهیهکنندگان فیلم و تلویزیونِ یوسیالای. اصلاحات چشمگیر در مجمعِ مطالعات سینما، مهمترین انجمنِ تاریخنگاران و نظریهپردازان و مدرسان فیلمِ مملکت، به دست او انجام گرفته و همو بانی کارزار تأسیس مدرسۀ تئاتر، فیلم، و تلویزیون یوسیالای بوده است. سوبر همینطور مسئول اصلی استخدام اکثر استعدادهای درخور احترام این مدرسه، همچنین ناظم و مدیر فعلیاش است. در یک کلام، سوبر مدرسۀ فیلم یوسیالای را اساساً دگرگون کرده است.
شرکتهای فعال در صنعت فیلم و تلویزیون سوبر را بارهاوبارها، در مقام مشاور و متخصص در امور تألیف و تصنیف، نظارت خلاقه، فرایند خلاقه، و کپیرایت به استخدام درآوردهاند. دیگر شرکتها از او خواستهاند تا در زمینۀ برنامهریزیهای راهبردی تجاری و توضیح ساختار کسبوکار فیلم، به کارکنانشان مشاوره دهد. تنوعِ این فعالیتهای حرفهای و دانشگاهی به سوبر چشماندازی داده است که وجوه تجاری و هنری قصهگویی سینمایی را بهنحوی بیبدیل گرد هم میآورد.
بااینهمه، مهمترینِ دستاوردهای او اینها نیست. پایدارترین میراث او تأثیر بر دانشجویانش است.
هاوارد سوبر از تراز اولترین مدرسان سینما در جهان است. شصتوپنج درسِ مختلف، در هر حوزۀ برنامۀ فیلم یوسیالای (بهجز پویانمایی)، تدریس کرده است: فیلمنامهنویسی، کارگردانی، تولید، تاریخ سینما، نظریۀ فیلم، و نقد فیلم. بهروشنی پیداست که او از هوش و نیروی خلاقهای بهغایت ناآرام و گونهگون برخوردار است.
اینهمه بناست من را از آفرینندۀ اثر به خود اثر برساند.
کتابی که در دست دارید نه یک اثر نقادانۀ متعارف است، نه مُشتی بایدونبایدهای ابلهانۀ مندرآوردی برای فیلمنامهنویس یا نویسندهکارگردانِ تازهکار. درعوض، مجموعهای فوقالعاده غنی از مفاهیم، ایدهها، و مشاهداتی است حاصل از سالها تدریس. این مجلّد حداقل مظنهای به دستِ شما میدهد برای فهم آنکه هاوارد سوبر چرا چنین ستوده و ارجمند است؛ نه فقط در عالم دانشگاهی، که در جرگۀ بعضی از مهمترین افراد خلاق در صنعت سینما.
خلاصهکردنِ قدرت فیلم سخت است چون گسترۀ ژرف و ابعادِ بسیار دارد و به لحاظ مفهومی، در چندین سطح مختلف عمل میکند، چنانکه هرگونه خلاصهسازیِ تقلیلدهنده را بهطرزی اسفبار، پَرت میسازد.
قطعِ نظر از آنچه رفت، رسالتی ـ عزیمتی به دلِ فرهنگ سینمای عامهپسند ـ که سوبر برای خود مقرر کرده مأموریتی کلان است و آن رسیدن به درکی اساسی است از آنکه چرا فیلم «کار میکند». «کار میکند» را خریداران، پخشکنندگان، و دیگر کارکنان صنعت فیلمسازی غالباً به کار میگیرند تا تأثیر هر فیلم را بر مخاطب توصیف کنند و بین فیلم موفق و فیلمی که شکست میخورد فرق بگذارند. سوبر به ما میگوید چرا بعضی از عناصر در فیلم «کار میکنند» و بعضی دیگر نه.
همۀ مثالهای سوبر از «فیلمهای محبوب بهیادماندنی» است. چنانکه خود توضیح میدهد، اینها دو ویژگی مجزاست: اول آنکه هر فیلمِ موردبحث باید در زمانۀ خود بهشدت محبوب بوده باشد و دوم اینکه باید در خاطرۀ فرهنگیمان نیز همچنان باقی مانده باشد. با توجه به محبوبیت عظیم هالیوود در هفتادوپنج سال گذشته، جای تعجب نیست که فیلمهای موردبحث او از فیلمهای کلاسیک و بدنهاصلیِ آمریکایی باشند. عمدۀ بینش سوبر به کارِ فهم فیلمهای مستقل نیز میآید و همینطور به کارِ فهم فیلمسازی در اقصینقاط جهان که خواهان جذبِ مخاطبی بینالمللی است.
کتاب پیشِرو نمیکوشد مخاطبان را دستهبندی کند یا قواعدی سادهانگارانه برای فیلمنامهنویسی و کارگردانی فراهم آورد. (درحقیقت سوبر، همساز با روحیۀ همیشه شکاکش، کسر قابلتوجهی از این بهاصطلاح «قواعد» را بیاعتبار هم میکند.) درعوض، مؤلف صادقانه به کمکمان میآید تا «قدرت فیلم» را دریابیم؛ اینکه سینما برای چه بیش از یک قرن هنر غالب بوده و چطور اِعمالِ چنین قدرتی را بر زندگیِ همهمان ادامه داده است.
از لذات خواندن این کتاب، مشاهدۀ تواناییِ سوبر در طرح مطالب بهسادگی و با ظرافتی نفسگیر است. کتابِ او برانگیزاننده و روشنگر است؛ خواه با مشاهدات و نکاتی که سوبر طرح میکند همداستان باشید، خواه نباشید، در مواجهه با کتاب او، احتمالاً بیش از سایر کتابهای سینمایی، خود را بهلحاظ فرهیختگی و سواد سینمایی، پیوسته درحال گذار به سطحی بالاتر و بالاتر احساس میکنید.
با اشاره به تناقضها، سوءتفاهمهای رایج، کژفهمیها، و با پیشنهادنِ تمایزهایی بصیرتآفرین، سوبر تحلیل فرهنگ فیلم را بر شالودهای وسیع از دانش، درخصوص دیگر حوزههای زندگیِ امروزی، بنا میکند و ما را به حقایق و گهگاه به مکاشفاتی رهنمون میشود که از خودِ فیلم و سینما هم فراتر میروند.
متنی که سوبر به دست داده است، لابهلای تقریباً سیصد مدخل خود، آزادانه در حرکت است و مثلاً بحثی دربارۀ شخصیت را به فیلم فاجعهای، ارسطو را به سعادت، فیلمنوآر را به ساختار، و «تعلیق ارادیِ ناباوری» را به حدیثی درباب عشق ربط میدهد.
هیچکس نمیتواند و احتمالاً نباید بههیچوجه تلاش کند این کتاب را از آغاز تا پایان و در یک نشست بخواند؛ بسیار جامعتر، بسیار پیچیدهتر و درعینحال فشردهتر از آن است که کسی سعی کند همهاش را بهسرعت جذب و دریافت کند. باید مزهمزهاش کرد، نمنم و پیاپی.
آنچه سوبر نوشته است، سبکی چنان روان و محتوایی چنان ژرف دارد که بهترین روش هضموجذبش بهسیاق پیادهرفتن در دل جنگلی گونهگون و بارور است، جایی که لذت در کشف است و نه صرفاً در رسیدن به مقصد.
همۀ مایی که شاگردِ او بودهایم، موهبتی داشتهایم. این کتاب به آنهایی که نبودهاند با قوت تمام، ثابت میکند که چرا گذراندنِ اوقاتی صمیمانه با هاوارد سوبر همواره لذتبخش بوده است و چرا چهل سال است او را شکلدهندۀ ارجمندِ بسیاری از زندگیها میدانند.
جِفْری گیلمور