انقلاب علمي دورهاي از تغييرات بنيادي در باورها ، افكار و عقايد بود . بسياري از مورخان بر اين اعتقادند كه اين دوران حدود سال 1550 با انتشار نظريات اخترشناسي نيكلاوس كوپرنيك درباره زمين و مكان آن در كيهان در اروپا آغاز شد و در حدود سال 1700 با كار برجستة اسحاق نيوتن و قوانين علمي كه نتيجة آن بود به پايان رسيد . « تيكو براهه » از اخترشناسان مشهور دانماركي بود . او شيفتة ستارگان و سيارات بود و از كودكي قصد داشت اخترشناس شود ، اما به همان اندازه مجذوب كيمياگري نيز بود . كيمياگران به يك معني پيشگامان شيميدانان امروزي بودند . در آن دوران ، هدف كيمياگران تلاش براي تبديل سرب و ديگر فلزات ارزان قيمت به طلا و جستجوي آن نوع از مواد شيميايي بود كه احتمال داشت بر طول عمر انسان بيفزايد . تقريباً دو هزار سال پيش ارسطو بر اين گمان بود كه ستارگان ثابت هستند . همچنين بر اين باور بود كه گرچه ماه و سيارات در فضا حركت ميكنند اما به زمين كه مركز عالم است تقريباً نزديكند و در نهايت ميانديشيد ستارگان بسيار دورتر از سيارات قرار گرفتهاند و حركت نميكنند . از اين رو ممكن نبود ستارة تازهاي پديدار شود و توازن طبيعت را بر هم زند.