معنای صحابه مشترک صحابهای است که مورد قبول ما و اهل سنّتاند. علت طرح این بحث چیست؟
اهل سنّت تزی دارند که همه صحابه را عادل میدانند. از دیدگاه آنان، هر کس پیامبر اکرم را ملاقات کرده صحابی تلقّی میشود و دارای مصونیت است و عادل به شمار میآید. ما در اینجا سخنانی اساسی داریم.
محور نخست: عدالت یعنی چه؟ صحابی کیست؟ به چه کسی صحابی میگویند؟ آیا همین که شخصی پیامبر را دید صحابی به شمار میآید؟ چه مدت باید پیامبر را ببیند؟ یک روز، دو روز، یک ماه، یک سال، آیا باید در جنگها با ایشان شرکت کرده باشد یا خیر؟ همین که فرض کنیم شخص پیامبر را در راه دیده، میتوان او را صحابی به شمار آورد؟
پرسش: فرض کنید میخواهیم بگوییم اصحاب ابوحنیفه چه کسانیاند؟ آیا به بقّالی که سر کوچه ابوحنیفه زندگی میکرده و هر روز نیز ابوحنیفه را میدیده میتوان صحابی ابوحنیفه گفت؟! آیا به خادم ابوحنیفه که خدمتگزاری او را میکرده میتوان صحابی گفت؟ صحابی او کیست؟ آیا شاگردانش که تفکّر او را داشته و فکر او را رواج بدهند صحابی او هستند؟ شما به چه کسی صحابی میگویید؟ در تاریخ افرادی داریم که قنداقه او را خدمت پیامبراکرم بردند و تا زمان رحلت، با آن حضرت بود و پس از رحلت، حضرت را به خاک سپرد. این یک نمونه صحابی. فرد دیگری داریم که نه تنها با پیامبر نبود؛ بلکه در جبهه مخالف وی قرار داشت و با حضرت درگیر بود. هر کجا آتش جنگی بر ضد پیامبر شعله ور میشد این فرد، آتش بیار آن معرکه بود. و تا پایان نیز همین شیوه را دنبال کرد تا حلقه محاصره در مکه تنگ شد و همه به اسارت در آمدند و سپس پیامبر فرمود: «انتم الطلقاء؛ شما آزادید». ولی بالاخره اسیر بودند. نمونه اوّل، حضرت علی ابن ابیطالب. نمونه دوم ابوسفیان و معاویهاند. نمونه اول و دوم هر دو صحابی! دریغ از اندکی انصاف.
- از متن کتاب -