شدت یافتن رقابت در صنایع گوناگون، باعث شده شرکتها با مشکلات زیادی روبه رو شوند که برخی از این مشکلات ناشی از عدم توانایی یا ضعف شرکتها برای انجام فعالیتهای بازاریابی میباشد. بنابراین آشنایی شرکتها با قابلیتها و مزایای بازاریابی و تکنیکها و روشهای آن و نحوه استفاده از آنها میتواند مشکلات مرتبط با بازاریابی را مرتفع و باعث افزایش اثر بخشی فعالیتهای بازاریابی در شرکتها شود (انصاری،۱:۱۳۹۸). در دنیای پر رقابت کنونی نیروی فروش متعهد، با انگیزه و ماهر جز در سایه توجه به نیازهای افراد و آموزش و تربیت نیروی فروش به وجود نمیآید. بنابراین کار سازمانها در این رقابت برای بقا مشکلتر شده است. آنچه حائز اهمیت است آن است که بدانیم عوامل اصلی موثر بر عملکرد فروش سازمانها شامل استراتژیهای فروش و نیروی فروش میباشد و این عامل هستند که به سازمانها جان میبخشند و عملا تحقق اهداف و چشماندازهای سازمان را میسر میسازند. از این رو بررسی استراتژیهای فروش و عملکرد نیروی فروش در سازمانها از اهمیت ویژهای برخوردار است (مرجانی و همکاران،۱۳۹۶). بازاریابی گاهی اوقات به هنر فروش نیز معروف است. ولی فروش یکی از توابع کوچک بازاریابی به حساب میآید، بازاریابی عبارت است از فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواستهها از طریق فرآیند مبادله که این تعریف دارای ابعاد نیازها، مبادله و بازار میباشد و موضوع مبادله به طور طبیعی به بازار منتهی میشود. مدیریت بازاریابی عبارت است از تجزیه و تحلیل، طرحریزی، اجرا و کنترل برنامههای تعیین شده برای فراهم آوردن مبادلات مطلوب با بازارهای موردنظر به منظور دستیابی به هدفهای سازمان. در بازاریابی و فروش برقراری ارتباط با مشتری و متقاعد ساختن وی برای خرید به شیوهای هرچه تاثیرگذارتر از اهداف اصلی است