درباره راهبردهای تأمین امنیت اقتصادی ایران در منطقه اوراسیای مرکزی
منطقه اوراسیای مرکزی، پس از پایان سلطه اتحاد شوروی در حوزههای مختلفی مانند ژئوپلیتیکی به دلیل محل تلاقی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی به دلیل وجود منابع عظیم انرژی؛ به ویژه نفت و گاز حوزه خزر و ژئوفرهنگی بهویژه در چهارچوب نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون و بسترهای مناسب برای خیزش حرکات اسلامگرایی دارای اهمیتی روزافزون در نظام بینالمللی گردید. بهگونهای که برآیند این تحول زمینهساز رقابت قدرتهای متعدد منطقهای و فرامنطقهای برای اعمال و گسترش نفوذ در منطقه اوراسیای مرکزی شده است. تحت چنین شرایطی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با چالشها و فرصتهایی روبهرو است که شناخت صحیح آنها میتواند زمینهساز اتخاذ و پیگیری یک سیاست خارجی واقعگرا، پویا و مطابق منافع ملی کشور باشد.
در عرصه روابط منطقهای، تأکید سیاست خارجی ایران بر بازسازی و تقویت نقش منطقهای جمهوری اسلامی ایران بهویژه در زمینه پیوندهای اقتصادی و سیاسی- امنیتی پایدار دو و چند جانبه است. در شرایط کنونی، ایران اولویت ویژهای را به دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی خود بهطور عام و در روابط با منطقه آسیای مرکزی به طور خاص قائل شده است. با وجود بهکارگیری سیاست عملگرا و با اولویت همکاریهای اقتصادی، حجم مراودات و همکاری اقتصادی ایران با کشورهای اوراسیای مرکزی تناسبی با ظرفیتها و فرصتهای همکاری دو طرف نداشته و بسیار پایین بوده است و خلا ناشی از عدم حضور جدی ایران بهطور عمده توسط سایر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مانند روسیه، چین، ترکیه، اتحادیه اروپا، عربستان، رژیم اشغالگر پر شده است. برای مثال ایران در بین هیچ کدام از شرکای اصلی تجاری کشورهای منطقه (به جر ارمنستان با حجم بسیار اندک)، جایگاهی ندارد و این مسأله نشان دهنده ضعف در شناسایی ظرفیتهای همکاری با این کشورها و هماهنگی در نهادهای داخلی در اتخاذ سیاستهای منسجم و کارآمد و ضعف در عملیاتی کردن دیپلماسی اقتصادی در منطقه است.
-قسمتی از متن کتاب-