این کتاب همانطور که منتقدان زیادی گفتهاند، یک رمان واقعی و مدرن است. در این کتاب داستان مردی را میخوانیم که به همه چیز و همهی اتفاقات اطرافش شک دارد، پس در این داستان با یک راوی بیمار پارانوئید روبرو هستیم که هر کاری میتواند از او سر بزند. یک راوی با تراوشات ذهنی بیمارگونه و دید روانشناسی در تحلیل های درونی خود که نویسنده آنها را با لحن جدید و بازی با کلمات بیان کرده است. عناصر سورئال در بعضی از توصیفات کتاب دیده میشود که خوش ریتم شدن رمان را همراه دارد. کتاب «فصل های دوزخ» به ایران میپردازد، اینکه چقدر این جامعه به سمت بیهویتی میرود. در پیشدرآمد رمان نیز نویسنده به این موضوع اشاره میکند که نگاه کلی روایت درمورد جامعهی ایران است. «شهریار وقفی پور» تا به حال سه رمان منتشر کرده که همهی آنها با محتوایی از نقد اجتماعی همراه بوده است. او در توصیفات و سبک سیال ذهن خود در روایت، توانسته بارها کاندید دریافت جایزه از جشنواره های ادبی داخلی شود، که کتاب «فصلهای دوزخی انتهای خیابان ۶۱» نیز در این دسته است.