هذیانهای ذهن یک قربانی، اثری متفاوت است. (همانطور که اشاره کردم، رمان بسیار فاخر دم را دریاب، به این داستان شبیه است اما به لحاظ موضوعی، وزن کمتری دارد.) پروتاگونیستهای هذیانهای ذهن یک قربانی و دم را دریاب از نظر فکری مردانی استثنایی نیستند که مرد فوقالعاده باهوشی همچون بلو را به چالش خلاق و سودمندی کشانده باشند. هذیانهای ذهن یک قربانی را باید همراه با رمان اول بلو، یعنی مرد معلق، خواند. این رمان خاطرات مردی جوانی است که مدام منتظر ارتش است تا بیایند و او را به خدمت سربازی ببرند. موضوع حقیقی مرد معلق، روانشناسیِ ازخودبیگانگی است به همراه مشکل اراده و اختیار. مرد معلق از هذیانهای ذهن یک قربانی، اقتباسیتر است. جوزف پیش از این مارکسیست بوده و شک و تردیدهای بیشماری دارد؛ دربارهٔ آمریکایی بودن یا اعتقادات عرفی آمریکایی که من آن را آمریکاییت میدانم. مرد معلق، همچون روکانتن در کتاب تهوع از سارتر نوعی مدیتیشن است، اما کمتر از آن با مدرنیته، دستوپنجه نرم میکند.