صدای ذهنی ما نیازمند کنترل و مدیریت است.
بیایید از همانجایی شروع کنیم که اتان کراس، نویسندهی این کتاب شروع کرده است؛ از پیادهروهای نیویورک و یا پیادهروهای هر شهر بزرگ دیگری که هر لحظه انسانهای مختلفی در آن رفتوآمد دارند، بدون آنکه برخوردی با یکدیگر داشته باشند. وقتی از دور به چنین تصویری نگاه کنیم، انسانهایی را میبینیم که در سکوت کامل در حال گذر هستند و ما چیزی درباره درونیات آنها نمیدانیم؛ نمیدانیم در همین لحظه به چه چیزی فکر میکنند و ذهنشان مشغول چه موضوعی است؟ اما همهی ما در مورد این موضوع اتفاق نظر داریم که ذهن هیچکس خالی و بیصدا نیست. این قضیه را میتوان از خیره شدنهای گهگاهی افراد به نقطهای نامعلوم و یا از نحوهی راه رفتن و مکث کردنشان متوجه شد، اما کماکان چهره همچون دیواری بلند عمل میکند که مانع از نمایان شدن درون انسانها میشود.
یک انسانشناس بریتانیایی به نام اندرو ایروینگ طی تحقیقی در سال ۲۰۱۰، صدای ذهن بیش از صد نفر از شهروندان نیویورکی را مورد مطالعه و بررسی قرار داد؛ با این هدف که شاید بتواند به زندگی کلامیای که در ذهن افراد جریان دارد، نگاهی بیندازد و نمونهای از صدای آنها را بشنود.
برای توضیح زندگی کلامی باید گفت که ما انسانها از طریق درک و دریافتِ جهان اطراف خود زندگی میکنیم؛ یعنی افکار ما حاصل دریافتی است که از دنیای پیرامون خود داریم. افکار و احساسات آدمی میتواند در زبان بدن و چهره او نمایان شود، اما اصلیترین راه بروز افکار و احساسات انسان، زبان است. در واقع زندگی آدمی در دنیای واژه و کلام جریان دارد؛ این کلام است که نحوه ارتباط ما با خودمان و دیگران را تعیین میکند. اگرچه برخی افراد مانند آهنگسازان و نقاشان تلاش میکنند تا افکار خود را از راهی غیر از کلام نمایش دهند، اما در نهایت مخاطب آثار آنها نیز برای درک و فهم اثر هنری به زبان و واژه متوسل میشود؛ بنابراین بخش عمده زندگی ما را ارتباط کلامی میسازد. البته در برخی اوقات ما در زندگی کلامی درون خود، دیگران را نیز خطاب قرار میدهیم؛ اما چون آنها صدا و حرف ما را نمیشنوند، پس نمیتوان آن را گفتگویی زنده و دوطرفه به حساب آورد.
در واقع مغز انسان به طور ذاتی تمایل دارد تا ارتباط خود را با محیط پیرامون خود قطع کند و بیشتر نظارهگر خودمان باشد. به همین دلیل، ذهن ما همواره درصدد شروع یک گفتگوی درونی است. شاید برایتان سؤال باشد که چرا مغز چنین رفتاری از خود نشان میدهد؟ پاسخ در این نکته نهفته است که سازوکار تکامل بشر در طول قرنهای متمادی همواره صفاتی را حفظ کرده است که در راستای حفظ بقای انسان باشد. پس گفتگوی درونی نیز یکی از سازوکارهای حیاتی مغز است که حفظ شده و هیچ انسانی فاقد آن نیست. در ادامه متوجه خواهید شد که بر خلاف باور عموم مردم که صدای درون خود را مزاحمی بیش نمیدانند، این صدا چگونه با هویت، توانایی تفکر و زیست ما گره خورده است. در خلاصهی کتاب نشخوار ذهنی، قصد ما این است که چهره واقعی و درستی از صدای ذهنی را برای شما آشکار کنیم و سپس به سراغ وضعیتی برویم که این صدای درون از کارکرد اصلی و مثبت خود دور شده و آزار دهنده و مشکلساز میشود.
یه مقدار از دید علمی و آکادمیک هم موضوع بررسی شده ولی نهایتا راه حل های کاربردی و موثری رو ارائه می ده.
به نظر من نشخوار ذهنی یکی از رایج ترین مشکلات انسان هاس که باعث عدم تمرکز و تصمیم گیری صحیح می شه. گوش دادنش رو توصیه می کنم. حداقل فایده ای که خواهد داشت اینه که بفهمیم یک ایراد هست و برای اینکه آرامش بیشتری داشته باشیم باید در رفعش تلاش کنیم
5
حالخوبکن ✨
کتاب فقط تئوری نبود و درکنار توضیحات ساده و روان، راهکار های عملی و ساده ای پ یشنهاد شده بود در کل مطالب مفید و کاربردی بود
لحن و صدای گوینده و نحوه خوانش هم بسیار مورده پسند بود
5
کتاب بسیار مفیدی بود خصوصا اینکه برای حل مشکل، راه حل های عملی ارائه میدهد و تنها به بررسی تئوری موضوع نمیپردازد.
5
كتاب خيلي مفيد و كاربردي بود.ساده و روان. گوينده خوش صدا و خوانش خوب.