فرقۀ بهائیه، شیخیه و بابیه از جمله فرقههای مذهبی در ایران بودند که حمایتهای دولتهای استعماری از آنان ـ چه به لحاظ اعتقادی و چه سیاسی ـ صورت میگرفت. از این میان فرقۀ بهائیه بیش از دیگران، فرقهای سیاسی بود تا مذهبی و عملکرد آنها در مقاطع تاریخی، به ویژه در دورۀ جنبش مشروطیت و دوران رژیم پهلوی، آشکار است. نگارنده در کتاب حاضر با پرداختن به پژوهشی در زمینۀ مسائل اعتقادی، تاریخی و سیاسی فرقۀ بهائیت به دنبال پاسخ به دو سوال است. نخست این که چرا قدرتهای حاکم در ایران (قاجار و پهلوی) با این فرقه با مماشات و گاه با حمایت رفتار میکردند و به رغم آگاهی از وابستگی آنها به بیگانگان از فعالیتهای آنان جلوگیری نمیکردند. و دوم این که چرا قدرتهای استعماری در برخورد با اینچنین فرقههایی همواره سیاست حمایت و تشویق آنها را در پیش گرفتهاند؟ چه ارتباطی میان اینها از لحاظ منافع داخلی و خارجیشان وجود داشته است؟ نویسنده با ارائۀ اسناد فراوانی در پی پاسخ به این پرسشهاست.