نسل تازۀ نویسندگان، که بعد از دهۀ ۶۰ دست به نوشتن زدند، کؤپِن را یگانه نیای خویش در جمهوری فدرال میدانستند، کسی که هم بهلحاظ زیباییشناختی چالشبرانگیز بود هم بهلحاظ اجتماعی متعهد. در مقالهای به سال ۱۹۵۸، هانس ماگنوس اِنسِنزبرگر، شاعر و جستارنویس، حساسیتِ گزندۀ کؤپِن و شجاعتش را در نوشتن آنچه پیرامونش میبیند، حتی به قیمتِ دشمنتراشی، تحسین میکند. او همچنین رمانهای کؤپِن را «ظریفترین و منعطفترین نثر ادبیات فقیر امروز ما» میداند. گونتر گراس، که از آلفرد دوبلین با عنوان «معلم من» یاد میکند، در مصاحبهای گفته بود که کؤپِن یکی از دو نویسندهای است که پیش از او از دوبلین آموختهاند و درعینحال که در ترکیبکردنِ نوآوریهای فرمی با تعهدِ بیقیدوشرطِ اخلاقی با دوبلین اشتراک داشتهاند، به لحن متمایزِ خود دست یافتهاند. کبوترانِ روی چمن نخستین رمان از سهگانۀ پس از جنگِ کؤپِن است که هرکدام به سهمِ خود تصویری تلخ و ناخوشایند از دوران بازسازی آلمان ترسیم میکنند.