0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
فراداستان

معرفی، خرید و دانلود کتاب فراداستان

نقد آثار ماندگار ادبیات به پیوست گفتارهای فرهنگی
نویسنده:
علی آتشی
درباره فراداستان
علی آتشی در مقدمه ای با عنوان “چرا رمان بخوانیم؟” بر این کتاب نوشته اینچنین آورده: داستان خواندن، کاری منفعلانه و غیرخلاقانه نیست. آن‌‌کس که می خواند، بی‌‌آن‌که بداند، دارد چیزی را می‌‌آفریند. خواننده در ذهنش پیوسته دارد چشم -اندازی را بازسازی می‌‌کند، فلسفه‌‌ای را سبک‌‌سنگین می‌‌کند یا با قهرمانی تا ژرفای روحش همراه و هم‌‌داستان می -شود. و این تفاوت اساسی دنیای ادبیات و سینماست. در سینما انسان در جلوی یک پرده عظیم نقره‌ای خواب می‌‌رود تا دنیا را از ذهن و چشم کارگردان ببیند. سینما، اتاق هیپنوتیزم است. نور و صداست که آدمی را همراه خود می‌‌کند و به دنیایی دیگر می‌‌برد. تاثیر شگرف ش هم گاهی از قدرت رنگ‌‌ها و موسیقی متنش می‌‌آید تا حرفی که برای گفتن دارد. اما داستان، داستانی دیگر دارد. هر خواننده، درست مثل یک پرفورمنس(تئاتر) مشارکتی، در داستان نقش بازی می‌‌کند. اوست که حدود و معنای متن را تعیین می‌‌کند و به یک مشت واژه‌‌های قطارشده در سطور و صفحه، جان می‌‌بخشد. رمان را باید دمکراتیک‌‌ترین ژانر ادبیات خواند. اگر دمکراسی عرصه‌‌ظهور اصلِ «هر فرد، یک رای» در دنیای مدرن باشد، رمان را هم باید از همین طاقه‌‌بریده باشند. رمان مثل آینه‌‌ای است که هر کسی نقش خود، رای خود و واگویه‌‌های خود را در آن می‌‌بیند. دل تاریکیِ جوزف کنراد، برای سفیدپوستان دنیای غرب یک معنا می‌‌دهد و برای سیاه‌‌پوستان آفریقایی معنایی دیگر. آن‌‌کس که ۱۹۸۴ جورج اورول را در لهستان کمونیست-‌‌زده‌‌آن سال‌‌ها می‌‌خوانده، یقیناً حس و دریافتِ به‌‌غایت متفاوتی داشته است تا آن دیگری که برای اصول دیکته شده از کاخ کرملین غش می‌‌کرده. بسته به اینکه آدم‌‌ها متعلق به چه جغرافیا و زمانی هستند، متن داستان، قابل تعبیر و بازآفریدن است. از همین روست که نقد ادبی و مشخصاً رمان را باید «سهم مخاطب» از کتاب برشمرد. شاید این که هر کس با سنجه‌‌فهم خود اثری را قضاوت کند، سرنوشت شومی برای آن اثر باشد. پیکاسو هم از همین رو نگران آینده‌‌تابلوهای نقاشی‌‌اش بود که می‌‌گفت: «آویختن تابلوی نقاشی به دیوار، مایه‌‌تباهی آن است، زیرا مردم عادت دارند همه چیز را به شکل خود درآورند.» و انگار چندان هم بی‌‌راه نمی‌‌گفت. اما چاره چیست؟ نه چشم بیننده را می‌‌توان بست و نه ذهن خواننده را می‌‌توان از پیش شکل داد. رمان خواندن، مثل تعبیر خواب است. انگار که متن هم مثل روح آدم‌‌ها، دارای بخش ناخودآگاه باشد، چیزی که به نظر می‌‌آید ابعاد و چَم‌‌اندرخَم‌اش بر خودِ نویسنده هم چندان روشن نباشد. تعبیر هرکس از رویا حتا برای بیننده اش هم ناواضح و خارج از فوکوس است. رمان هم همین قصه را دارد، حتا برای راوی‌‌اش. همین ویژگی شگفت‌‌انگیز است که رمان را از دیگر ژانرها منفک می‌‌کند. رمان، محصول تجربه‌‌انسان در دنیای پس از مدرنیته است؛ درست زمانی که دُن کیشوت، سوار بر اسب خیالش راه مکاشفه‌‌دنیای آن سوی خانه را در پیش گرفت. دنیای رمان جایی است که دیگر، پادشاهان و نخبگان سیاسی موضوع سخن نیستند؛ درونمایه‌‌ای که «شعر» بر آن اصرار می‌‌ورزید. در رمان کمتر پیش می‌‌آید کسی در وصف و ستایش سلاطین، قافیه و افسانه ببافد و دنیا را با عیارِ اخلاق ملوکانه‌‌شان بسنجد. رمان؛ عرصه‌‌ظهور نوع جدیدی از انسانهاست؛ انسانهایی که تا به حال کسی ندیده‌‌شان و نشنیده -شان؛ آدم‌‌های عادی و روزمره‌‌ای که زندگی و مرگشان، رویداد چندان مهمی در دنیا نیست. و این یعنی آغاز دمکراسی. رمان میدان پیدایش اراده‌‌عمومی و خردِ دسته‌‌جمعی است. جایی که حرف‌‌ها و زندگی آدم‌‌های تیپاخورده‌‌همین حوالی هم اهمیت می‌‌یابد. ژانر دمکراتیک رمان، نه تنها به شکل محتوایی که حتا از حیث فرمی و ظاهری هم با دیگر گونه‌‌های ادبیات تفاوتی معنامند دارد. ادیبانِ خسته از زبان منشیانه و متکلف، از چرخش مدرنیته بود که به دنیای رمان پناه بردند. رمان عرصه‌‌گذار از نثرها و نظم‌‌های تغزلی و شاعرانه بود به سوی زبان روزمره. نوعی رهایی از نخوت نخبه‌‌گرا و سیاست‌‌زده و پایان انحصار خودمحوری شاعرانه. ورود زبان عامیانه به جهان ادبیات همزمان شد با ورود خود عوام به سیاست. میگوئل دو سروانتس بود که اول‌‌بار زبان کوچه‌‌بازار را سازمایه‌‌ادبیات کرد تا دُن کیشوت را بیافریند .ژانر ادبی رمان، مداخله‌‌نجبا و امیرزادگان و درباریان در امر سیاست را به زوال نزدیک کرد، به فرد، فردیت بخشید و او را موجودی صاحب کرامت خواند. این است که برای عبور از دنیای رنگ‌‌باخته و نخ‌‌نمای گذشته باید رمان خواند. رمان بخوانیم تا ما را از خرده -بورژوازی مبتذل پیشامدرنیته دور کند، رمان بخوانیم چون رمان روح‌‌مان را می‌‌فلسفد و پالایش می‌‌کند، فردیت‌‌مان را محترم می‌‌شمارد و از انحطاط ذهن نجات‌‌مان می‌‌دهد.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۳۶ مگابایت
تعداد صفحات
265 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۸:۵۰:۰۰
نویسندهعلی آتشی
ناشرنشر هامون نو
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۰۳/۰۳
قیمت ارزی
5.۵ دلار
قیمت چاپی
80,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۳۶ مگابایت
۲۶۵ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 3 مخاطب
آموزنده 🦉 (2)
سخت‌خوان 💎 (1)
5
ستاره
100 ٪
4
ستاره
0 ٪
3
ستاره
0 ٪
2
ستاره
0 ٪
1
ستاره
0 ٪
5
(3)
آموزنده 🦉 (2)
40,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
فراداستان
فراداستان
نقد آثار ماندگار ادبیات به پیوست گفتارهای فرهنگی
نشر هامون نو
5
(3)
آموزنده 🦉 (2)
40,000
تومان

از همین نویسنده مطالعه کنید

مشاهده بیشتر