پرورش صدا، صرفا مربوط به انجام کارهای فنی و فیزیکی نیست، بلکه داشتن یک بیان خوب و مناسب، مستلزم توجه کردن به عواملی مثل اندامهای تنفس و گفتار و روانشناسی شخصیت و روانشناسی اجتماعی است. چراکه با پرداختن به چنین مواردی، میتوانیم به صورت ریشهای به پرورش بیان برسیم. به بیانی دیگر، به باور من ِ نگارنده، بدون در نظر گرفتن موارد روانشناختی فرد، نمیتوانیم آنگونه که باید بیان وی را تقویت نماییم یا پرورش دهیم.
برای بازیگری در تئاتر و فیلم، گویندگی و سخنرانی در مجامع، همهی ما نیازمند آنیم که صدای خود را پرورش دهیم و آنچه از اهمیت ویژهای برخوردار است، واژه میباشد که در نهایت باید موثر واقع شود. زیرا کلمه است که محتوای احساس و اندیشهی ماست.
یاد بگیریم که به صدای خود، عمق ببخشیم. از لحاظ فیزیکی، این کار عبارت است از به کار انداختن دندههای تحتانی و پایین بردن دیافراگم به درون شکم. آن چنان که نفس تا حد ممکن از عمق بدن ما آغاز شود. اما ریشهدار شدن صدا، وجه دیگری نیز دارد و آن توجه عمیق به مفهوم و احساس گفته و جذب آن است.
وقتی این دو جنبه رعایت شوند، گفتار از درون ما بر میآید. لازم است تاکید کنم که تمرینهای تندگویی، کمکی به این منظور نمیکند، زیرا در اینگونه تمرینها به معنی گفتار توجه نمیشود. عدم توجه به ظرفیت معنایی و عاطفی کلمه، راه را بر امکانات فیزیکی آن نیز میبندد. بنابراین، تمرین با متنی که دارای ارزش میباشد و به آن علاقه داریم، مفید خواهد بود.
کتاب محتوای خوبی داره
ولی مرتب ارائه نشده است موقع مطالعه احساس میشود که انگار مطالب پیوستگی نداشته و مثلا این مطلب باید با ۲ جای دیگر که در آتی می آید ادغام میشد تا جان کلام را میرساند