از پیدایش نخستین فیلمها تاکنون بیش از ۱۳۰ سال نمیگذرد.
در یکی از اولین فیلمها که در سالهای پایانی قرن ۱۹ساخته شده بود (برادران لومیر، فرانسه، ۱۸۹۵) دو برادر فیمساز دوربین فیلمبرداری را در جلوی درب کارخانه پدرشان نصب کردند و از خروج کارگران کارخانه فیلم گرفتند، فیلمی سیاه و سفید، بدون صدا و بدون کیفیت و به مدت تنها۴۶ ثانیه!
آنچه بیان شد نقطه آغازین تاریخ سینما است اما برای اینکه نسبت به سینما به بینش عمیق و دقیقی برسیم باید علاوه بر تاریخ سینما فلسفه سینما را هم بدرستی بشناسیم، در اغلب کتابها و کلاسهای آموزشی، تنها تقویم سینما تدریس میشود و خبری از فلسفه سینما نیست. شناخت فلسفه سینما به ما کمک میکند تا دید بازتر و بهتری نسبت به این محصول تمدن غرب داشته باشیم.
هر زمان که فرهنگ عمومی جامعه به عینیت برسد یک تمدن بوجود میاید، پس میتوان نتیجه گرفت که در تمام محصولات یک تمدن، فرهنگ و جهانبینی آن تمدن هم وجود دارد و وقتی یک محصول یا تکنولوژی از یک تمدن وارد جایی دیگر میشود خود بخود فرهنگ آن تمدن هم وارد آنجا میشود و سینما هم از این قاعده مستثنی نیست.
امروز هم تمام شئون تمدن غربی از فرهنگش نشات گرفته است. من جمله سینما که اصالتا با هدف تفنن و سرگرمی بوجود آمده و به مرور زمان تکنیکهای سینمایی نیز با توجه به همین هدف بوجود آمده و گسترش یافتند. لازم به ذکر است که منظور ما از تکنیک سینمایی ابزار فیلمسازی مثل دوربین و میکروفون و دکوراسیون و نرم افزارساخت جلوههای ویژه و ابزار مونتاژ و مواد اولیه گریم بازیگران و... نیست بلکه منظورمان نحوه بکارگیری این ابزار، یعنی مکان دوربین (دکوپاژ) و چیدمان صحنه (میزانسن) و چگونگی مونتاژ و نحوه ساخت جلوههای ویژه و نحوه گریم بازیگران و.... است که در تفکر غربی با توجه به فرهنگ غربی سیر تکامل خود را طی کرده و میکند و وظیفه کارگردان ارزشی غلبه بر این تکنیکها و رام کردن آنها در جهت فرهنگ ملی و دینی خودمان است که بعدا مفصلا بدان میپردازیم...
-از متن کتاب-