آییــن مهــر و دیــن بهــی زردشــت قدمــت طولانی در اندیشه ایــران باســتان داشتهاند و درواقع عمده مبحث اعتقاد به روح در آثار باستانی از این مذاهـب ناشـی میشود. سعی شده خلاصهای از آنها بـا نکات مربوط به مبحث زندگانی پـس ازمـرگ آورده شود و گره کوری را کـه در آثار و حجاریهای باسـتانی بهوفور دیده میشود و مبنای اعتقـادی دارد با "نظریـه روح بالـدار" که درواقع اعتقاد به روح و زندگی آن پـس از مرگ و حضور مداوم آن در جریـان زندگـی ایرانـی را نشـان میدهد، گشـوده شـود
زمین آثار گذشتگان را نگهداری میکند ولی با هر حفاری تاریخ تخریب میشود، پس دستاوردهای حفاریها باید بهخوبی حفظ شوند. آثار باقیمانده از تاریخ ایران باستان از یک طرفی نشان از عظمت و شکوه ایران در تاریخ کهن و باستان است و از طرف دیگر سخنان به تصویر کشاندهای است که به آیندگان دور ارائه میشود. نقوش بالدار گویی سخنانی است که ایرانیان باستان بهجای گذاردهاند.
نویسنده در این کتاب تصاویر بیجان را به حرف آورده و با ارائه نظریه روح بالدار تلاش میکند که مبنای فکری تصاویر باستانی را بیان کرده و راز نقوش بالدار و خصوصاً نفوذ این اندیشه در دیگر تمدنهای باستانی را که نشاندهنده اقتدار فکری و اعتقادی ایرانیان بوده است، بگشاید. نظریه روح بالدار، آرم مشهور داریوش را که به نام تصویر اهورامزدا خوانده میشود، نقد نموده و مورد آنالیز قرار میدهد و به بیانی دیگر فضایی از اندیشه اعتقادی را مطرح میکند. این کتاب سفری است کوتاه و عمیق به گذشته که همسفرانی کنجکاو و علاقهمند به ایران و آثار گذشتگان را طلب میکند.