مفهوم سکولاریسم همچون بسیاری از مفاهیم نوین دیگر، بر بستر تجربه مدرنیته در اروپای جدید، روییده و از درون اندیشه، فرهنگ و فرآیند تحولات چهار قرن اخیر مغرب زمین، سربرآورده است.
واژه سکولاریسم
در فرهنگ آکسفورد، معنای سکولاریسم چنین ارائه شده است: تنظیم امور معاش از قبیل تعلیم و تربیت، سیاست، اخلاق و جنبههای دیگری که مربوط به انسان است، با توجه به دنیا و بدون توجه به خدا و آخرت.
در فرهنگ آریانپور هم سکولاریسم چنین آمده است: «سکولاریسم به معنای مخالفت با شرعیات و مطالب دینی، روح دنیاداری، طرفداری از اصول دنیوی و عرفی است و سکولاریست به معنای شخصی است که مخالف با تعلیم شرعیات و مطالب دینی و طرفدار اصول دنیوی و عرفی باشد.»
در هر صورت، کلمه سکولاریسم در فرهنگ لغتها و دائرةالمعارفها در معانی زیر به کار رفته است:
دنیاگرایی، لادینی، بیخدایی، اعراض از دین، طرفداری از اصول دنیوی و عرفی. در تاریخ غرب نیز در مفاهیم و معانی متفاوتی مانند جدا انگاری دین و دنیا، تفکیک دین از سیاست، غیر مقدس و غیرروحانی، عقلانیت، علمگرایی، نوگرایی و تلقی عصری و تفکر اکنونی به کار میرود.