دارم میرسم جانجان» رمانی است اجتماعی که از زبان راوی نوجوان آن روایت میشود. قصه این رمان در دهه هفتاد خورشیدی و در مازندران میگذرد: پسری نوجولان در روز عروسی خواهر ناتنیاش درگیر اتفاقاتی میشود که زندگی او را تحت تأثیر قرار میدهد. نویسنده در کنار آن، با روایت ماجرای یک قتل، اشارهای به شرایط فرهنگی سیاسی شمال کشور در دهه هفتاد میکند.
در بخشهایی از این رمان میخوانیم:
"مرد سبیلو گفت: «پسرت دوچرخهی ما رو دزدیده.»
مرد صاحبخانه گفت: «یعنی چه آقا! سرتون رو انداختین پایین و اومدین تو حیاط مردم؟ مگه شهر هرته؟!»
مرد سبیلو صاحبخانه را به عقب هل داد و گفت: «میگم پسرت دوچرخهی ما رو دزدیده اومده اینجا، اونوقت دوقورت و نیمت هم باقیه؟»
مرد صاحبخانه گفت: «مرد حسابی! من اصلا پسر ندارم.»"
- دربارۀ نویسنده کتاب:
احمد اکبرپور متولد ۹ مرداد ۱۳۴۹ در چاهورز، لامرد، فارس است. مقطع کارشناسی در رشته روانشناسی در دانشگاه شهید بهشتی تهران به پایان رسانده. و هم زمان، به ادبیات علاقه پیدا کرده است. نخست، شیفته شعر شد و در کلاسهای شعر قیصر امینپور و حسن حسینی شرکت کرد. ۲۳ ساله بود که اولین و آخرین مجموعه شعرش را با عنوان «مردمان عصر پنجشنبه» منتشر کرد. با گذشت زمان، اکبرپور به این نتیجه رسید که شاعر نیست، پس به جای شعر به داستان روی آورد و به کلاسهای داستاننویسی هوشنگ گلشیری و دکتر رضا براهنی رفت.
در اواخر سال هفتاد، یک پژوهش دانشگاهی او را به شورای کتاب کودک کشاند. و تحت تأثیر زنده یاد منصوره راعی، نوش آفرین انصاری و مسعود ناصری به عضویت شورا در آمد و از آن پس به نوشتن برای کودکان و نوجوانان پرداخت.
نخستین کتابش برای نوجوانان با عنوان «دنیای گوشه و کنار دفترم» شامل دو داستان بلند بود که از سوی انتشارات خیام به چاپ رسید. بعدها دو داستان این کتاب را بازنویسی کرد و در دو کتاب جداگانه با عنوانهای «امپراطور کلمات» و «رویاهای جنوبی» به چاپ رساند.
حضور تکنیکهای جدید داستاننویسی در محیطهای بومی، آثار او را متمایز کردهاست. خلاقیت و نوآوری او در بازآفرینی و بازنویسی افسانهها، فرهنگ کهن ایرانی را به زبانی تازه به گوش مخاطب نسل معاصر میرساند. طنز موجود در آثار وی، چه در کارهای صزفا طنز مانند واژههای نفهم، و چه آثار اجتماعی مانند من نوکر بابا نیستم، کودک و نوجوان و حتی مخاطب بزرگسال را به سمت خود کشاندهاست.
آثار او به زبانهای انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، چینی، کرهای و ترکی استانبولی ترجمه شدهاست. قطار آن شب و شب به خیر فرمانده در چندین کشور جهان به چاپ رسیدهاست.
همچنبن دارنده جایزه کتاب سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای قطار آن شب، دیپلم افتخار IBBY در پکن برای امپراتور کلمات، برگزیده کتابخانه بینالمللی مونیخ برای کتاب من نوکر بابا نیستم، نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای کتاب من نوکر بابا نیستم، سال ۱۳۸۳، نامزد جایزه مهرگان برای کتاب من نوکر بابا نیستم، سال ۱۳۸۳ و نامزد بهترین رمان نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای کتاب من نوکر بابا نیستم، سال ۱۳۸۳.