فروید تقریباً تشریحی از سیستم عاطفی انسان به دست میده و بر اساس اون ماها یه سیستمِ مثبت داریم و یه سیستم منفی، و سیستم منفیمون خیلی حساسه. برای مثال به طورِ طبیعی و از وقتی به دنیا میآیم عاشقِ مزهی شیرینیم و به شدت نسبت به مزهی تلخ واکنش نشون میدیم. همینطور میبینیم که مردم بیشتر نگرانن چیزی از دست بدن تا خوشحال باشن چیزی رو به دست آوردن. فرمول یه ازدواج شاد، اظهارِ پنج گفتهی مثبت یا انجامِ پنج کارِ مشارکتیِ مثبت در برابرِ یه گفته یا کارِ منفیه. و اینه قدرتِ افکار یا گفتههای منفی، مخصوصاً بیانِ تحقیر و انزجاره که برای مقابله باهاشون به نیروهای مثبت زیادی احتیاج داریم. باید از "پاسخِ استرسی" هم حرف بزنیم. ما درگیرِ خطراتی میشیم که فوری، فیزیکی و غیرقابل پیشبینیان. بنابراین بدنمون به مخدرهایی که وارد بدنمون میشه، واکنشهای باورنکردنیای میده. سیستم ما سیستمی باستانیه و دقیقاً برای مقابله با خطراتِ فیزیکی طرحریزی شده، بنابراین در طولِ زمان این تبدیل میشه به پاسخِ استرسی که تأثیرِ زیادی هم روی بدن میذاره: کورتیزول روانهی مغز میشه و سلولهای هیپوکامپ و حافظه رو از بین میبره و به انواعِ بیماریها و اختلالاتِ سلامتی میانجامه.