گچ پژ مجموعه تک نوشتههایی است که در قالب طنز نگاشته شده است.
این کتاب اولین اثر منتشر شده محسن رضوانی است. وی با قلمی متفاوت به موضوعات مختلف پرداخته است. محسن رضوانی با استفاده از لهجه قدیم تهرانی و اصطلاحات دوره قاجار متنهای خود را پیش میبرد و از این دریچه به مسائل پیرامون خود که عموما مسائل روز اجتماعی هستند میپردازد. یکی از نکات مهم درباره این مجموعه شکل و طراحی متفاوت کتاب است که از سوی سوره مهر طراحی و روانه بازار نشر شده است.
- قسمتی از متن:
سر شب، ایوان منزلتان خبرهایی بود...
گویا علمک ماهواره تان را سفت کاری میکردید. کاش یک استانبولی از آن گچها هم، خرج دل ما میکردی، که آن قدر نلرزد موقع روبرو شدن با شما...
دست کم، شبیه آن دیش فلزی باش؛ دریافت کن این همه سیگنالی که تا حالا فرستادهایم.
تصحیح ورقهها اوراقم کرد. لکن نهایتاً کلکش کنده شد. جز لشوش انتهای کلاس، نمره الباقی بدک نبود. «سوخته سرایی» کما کان دأبه پای برگه، روضه نوشته بود. درد دل و گلایه از روزگار و مریضی زن همسایه و عز و التماس نمره و نهایتاً دو خط شعر که مثلاً آقا اجازه!: «گل شود پژمرده چون افتد به دامان کتاب.»
نوشتم ما لای کتاب، گل نمیگذاریم تا پژمرده شود؛ پَر کفتر میچپانیم تا زایمان کند. یازده و نیم، تمام. با ارفاق.