خلسهی لجام گسیختهای که از خوف زخمی شدن دست میدهد، اگر مکرر شود، رنج ناسوری میشود که التیام نمییابد مگر با خود زخمی شدن، و غریبتر اینکه اگر زخمی نشوی، این رنج ناسور تخفیف نایافته برای مدتها بی کم و کاست بر پیکر روحت میماسد و میماند. همیشه همین است، راههای نرفته، من را خستهتر و کوفتهتر میکند.