رفقام میگن: «حاجآقا چرا تو فیلم نیستی؟» میگم: «من همیشه پشت دوربینم؛ مسئول تبلیغات بودم.»
من شاید در یک دوره هزار ساعت فیلمبراری کردم؛ ولی به قول یکی از آقایون «من امامجمعه شهرمان را قبول ندارم.» گفتن: چرا؟ گفت: «از سال ۶۰ تا حالا پشت سرش یکبار هم نماز نمیخونم. آخه من مُکبّرم!»
معمولا تبلیغاتیها پشت دوربینی هستند؛ زحمت برای آنهاست و تصویر مال دیگران. با وجود این صدهزار بار خدا را شکر!
حقیر عبدالنبی داوری به سال ۱۳۳۷ در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشودم. زادگاهم دهکدهی زیبای«کوهستان» از توابع بهشهر است. روستای کوهستان تقریبا در پنج کیلومتری شهرستان بهشهر واقع شده؛ یعنی از ساری که به طرف گرگان و مشهد بروید، پنج کیلومتر مانده به بهشهر، روستای کوهستان قرار دارد.
کوهستان به واسطه عارف عالیقدری چون آیتالله کوهستانی از اعتبار علمی و مذهبی فراوانی برخوردار بود و چنان که خواهیم گفت از ایشان کرامات زیادی دیدهاند و به نوعی پدر معنوی کوهستانیها محسوب میشوند. پدرم محمد حسین داوری، آخوند ساده و باخدایی بود که زندگیاش را وقف تحصیل علوم دینی کرده بود؛ از این رو یک پایش شهر مقدس قم بود و پای دیگرش دهکده کوهستان. در این میان هنگام تولدم دوباره رهسپار قم گردید و تا جایی که یادم میآید این اقامت پرخیر و برکت تا پیش از ورود به دوره دبستان طول کشید. ..
-از متن کتاب-