قدرت رسانهها در ایجاد اشتغال صنعتی، فرهنگی و هنری، افزایش تولیدات فرهنگی و خلق معنا در جامعه (خلق انگاره، هنجار و ارزش) و انتقال و توسعه فرهنگ (خلق آگاهی، دانش، بینش و رفتار در تمامی زمینهها) و نیز به عنوان عامل شکل دهی به سیستم اجتماعی (خلق و انتشار نو آوری در جامعه) و در پایان نقش دروازه بانی آن سبب شده است که تمامی تعاملات بشری در چارچوب تعاملات میان رسانهها، افکار عمومی و حاکمیتها در صحنه ملی و بین المللی شکل گیرد. رسانههای عمومی تأثیر گذارهای فراوانی بر روند تعاملات بین المللی و روابط خارجی کشورها دارند که در این کتاب این امر به عنوان موضوع محوری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. رسانهها با جلب آرای عمومی موجب ایجاد اراده مشترک و پیدایش نهادهای جدید در جامعه میشوند به گونهای که این امر تجلی گر واقعی افکار عمومی جامعه میباشد و میتواند روند تعاملات در سیاست خارجی را تحت تأثیر قرار دهد. در حقیقت میتوان گفت "ارتباطات" و وسایل ارتباط جمعی به عنوان یک بازیگر جدید در عرصه روابط بین الملل میتواند به ایفای نقش بپردازد و از طرق کارکردهای گوناگون بر قدرت سیاسی جوامع و روابط خارجی آنان تأثیر بگذارد. عرصههای سیاست و رسانه رابطۀ متناقضی با یکدیگر دارند. رسانهها هم ابزار اعمال قدرت سازوکار حکومتند و هم ابزار کنترل قدرت توسط حوزه عمومی. رسانههای عمومی و وسایل ارتباط جمعی با قدرت اثرگذاری بالای خود بر روی افکار عمومی داخلی و خارجی، به خصوص با گسترش نسل جدید این رسانهها در فضای مجازی نقش مهمی در روند تصمیم سازی سیاست خارجی کشورها بر عهده دارند.