مطالعهٔ علم سیاست به خودی خود کاری سیاسی است که در آن بیطرفی کمتر وجود دارد. درست است که ما همگی میتوانیم دربارهٔ چند حقیقت خنثی و بیطرف بر سرِ ساختار حکومت و مانند آن توافق کنیم، اما کتابی که پروای پرداختن به حقایقی فراتر از این توصیفاتِ حداقلی را نداشته باشد باعث دلخوری بعضی از خوانندگان خواهد شد، ضمن آنکه خوانندگان اندکی را به خود جلب خواهد کرد. هر کنکاشی دربارهٔ چگونگی و چرایی رویدادها ما را به حوزههایی بسیار بحث برانگیز میکشاند. اکثر کتابهای آموزشی به بیطرفیای تظاهر میکنند که واقعاً فاقد آنندآناند. آن کتابها، بهرغم ادعای عینی بودن و بیطرفی، فقط مرسوم و قراردادیاند و با محافظهکاری جنبههای بحثبرانگیز و مجادلهآمیزِ حیات سیاسی ایالات متحد را نادیده میگیرند. دانشمندان جریان غالبِ علوم سیاسی و سایر حامیان نظم اجتماعی موجود دهها سال کوشیدهاند تا تقریباً هر کاستیِ نظام سیاسی ایالات متحد را به یک نقطه قوت بدل کنند. آنها میخواهند به ما بباورانند که وجود لابیهای پُرقدرت هیچ جای نگرانی ندارد زیرا لابیگرها " کارِ اطلاعرسانی" انجام میدهند که برای دولتِ منتخبْ جنبهٔ حیاتی دارد؛ و همچنین، از آنجا که رئیس جمهور بر اساس اصول دموکراسی پاسخگوی آحاد رأیدهندهگان در سطح ملی ــ و نه طیف خاص و محدودی از آرا ــ است، تمرکزِ فزایندۀ قوۀ مجریه امری نیکو است. استدلالِ مدافعان معمولِ نظم غالب این است که حذف احزاب ثالث بهراستی بهترین نتیجه را در بر دارد زیرا کثرت احزاب (بیش از دو حزب) نظام سیاسیمان را تکهتکه و ناپایدار خواهد کرد و، گذشته از این، دو حزب اصلی مواضع مطروحهٔ احزاب کوچک را نهایتاً در برنامهٔ انتخاباتیشان میگنجانند ــ ادعایی که برای سوسیالیستها و دیگر احزاب اصلاحگرا، که نقطه نظراتشان نسلها محذوف مانده است، تازگی دارد! در واکنش به گرایش جریان غالب که هر عیبی را به یک حُسن تعبیر میکند، منتقدان چپگرایِ وضع موجود احساس کردهاند که ناگزیرند هر حُسنی را یک عیب نشان دهند. از این رو، منتقدانِ یادشده به جدل گفتهاند که: مبارزهٔ انتخاباتی بیمعنا است، آزادیهای مدنیمان نوعی سیاهبازی است، برنامههای ملیِ حمایت از نیازمندان تقریباً فاقد ارزش است، اصلاحات عمدتاً فقط دلخوشکُنکی برای ستمدیدگان است، و اتحادیههای کارگری معمولاً همدست مدیریت است. در مقابل، برای کثرتگرایانِ خشنودی که برایشان همواره «پایان شب سیه سفید است»، این منتقدان پادزهری بس ضروری بودهاند، اما در نادیده گرفتن پیروزیهایِ مبارزات دموکراسیخواهانهای که به راه انداخته شده اشتباه میکنند. دموکراسی برای شماری چند' میکوشد تا راهی میانه برگزیند. این کتاب سعی دارد نشان دهد که چگونه بنگاههای برخوردار از انحصار دموکراسی را نقض میکنند و، با وجود آن، چگونه نیروهای مردمی به مقابله برخاستهاند، که گاه قرین موفقیت و گاه متحمل زیانهای سنگینی شدهاند. این کتاب تفسیری را مطرح میکند که بعید است محصلان در دبستان، دبیرستان، یا اکثر دورههای کالج با آن مواجه شوند ــ رسانههای جمعی یا نوشتجات سیاسیِ جریانِ غالب که جای خود دارد! شاید برخی محققان شگفتزده شوند اما، به هر صورت، بین قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی پیوندی چشمگیر وجود دارد. دانشمندان سیاسیای وجود دارند که تمام دوران زندگیشان را صَرف نگارش دربارهٔ حکمرانی، نهاد ریاست جمهوری، و سیاست عمومی در آمریکا بدون ــ حتی یکبار ــ ذکر واژه سرمایهداری کردهاند، شاهکاری در حذف و نادیده انگاشتن که اگر این قدر معمول نبود امری خارقالعاده داوری میشد. در این کتاب، من دربارهٔ موضوع ممنوعهٔ سرمایهداری، به خصوص سرمایهداری بنگاهمحور، یعنی پیشرفتهترین و چالش برانگیزترین شکل سرمایهداری، صحبت میکنم. فقط به این ترتیب است که میتوانیم شالودههای نظام سیاسی ایالات متحد را کاملاً درک کنیم. تلاش کردهام چند رویکرد را با هم بیامیزم. نهادهای رسمی سیاسی از جمله کنگره، ریاست جمهوری، دیوانسالاری، دیوان عالی دادگستری، احزاب سیاسی، انتخابات، و نظام اجرای قانون مورد بررسی و توجه قرار میگیرند. اما در این کتاب، این ویژگیهایِ استاندارد حکمرانی آمریکایی به واقعیات فراگیرتری، یعنی قدرت و منافع طبقاتی، پیوند زده میشود. افزون بر این، این کتاب به بنیانها و تکوین تاریخی سیاستورزیِ آمریکایی، به ویژه در ارتباط با تدوین قانون اساسی، نقش فزایندۀ دولت، و فرهنگ سیاسی توجهی خاص دارد. افزون بر این، نه تنها نقادانه بررسی خواهیم کرد که چه کسانی حکومت میکنند، بلکه در مورد برونداد نظام که «سهم هریک چیست؟» نیز تحقیق خواهیم کرد. برخلاف خیلی از کتابهای درسی، به جای تمرکز بر صِرفِ فرآشدفراشد حکمرانی، به درونمایهٔ رویههای واقعی حکمرانی هم خواهم پرداخت. از این رو، در سراسر کتاب بر اقتصاد سیاسیِ سیاست عمومی تأکید زیاد میشود. هرچه باشد، فحوای حکمرانی نه در ساختار انتزاعی آن به معنای دقیق کلمه، بلکه در آنچه حکومت انجام میدهد و چگونگی تأثیر سیاستهایش بر مردمِ درون و برون کشور نهفته است. اطلاعات زیادی دربارهٔ سیاست عمومی از آن دست که معمولاً در کتابهای درسیِ استاندارد به دو علت پیدا نمیشود در این کتاب گنجاندهام: نخستین علت آنکه، دانشجویان و شهروندان به طور عام دربارهٔ مسائل سیاسی ـ اقتصادسیاسیـاقتصادی آگاهی کمی دارند، دو دیگر این که، سخن گفتن از 'فرآشدفراشد سیاست' با انتزاع و جداسازیِ آن از مسائل واقع و بروندادها، بدون پرداختن به مسائل قدرت و صاحبان منافع، معنای چندانی نمیدهد. هرچند که این توضیحات با هدف جلب خواننده به درکی جامع از واقعیت سیاسی ایالات متحد ارائه میشود. این کتاب در مجموع، آنگونه که برخی مینامند، رویکردی ساختاری دارد. تحولات سیاسی را به جای این که نتیجهٔ شانس و تصادف، یا ناشی از تمهیدات این یا آن شخصیت، یا رویدادهایی نامتعارف تلقی کنم، میکوشم نشان دهم که اکثر (اما نه الزاماً همهٔ) آنچه روی میدهد پیآوردِ چیدمانِ فراگیر قدرت، ثروت، طبقه و نهادها است که در شرحی مهیج دربارهٔ حکومتداریِ آمریکایی که با تمرکز بر رابطهٔ قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی و مداقّه در توطئهها، تبلیغات، فریبکاریها، پنهانکاریها، و سایر دوزوکلکهای حکومتداری و سیاستورزی، نحوۀ کارِ حکومت ایالات متحد را بهدور از حبّوبغض مورد تحلیل قرار میدهد. ساختارِ متشکل از تشکلهای سیاسیِ غالب، اقتصاد، و خودِ جامعه تعبیه شدهاند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 7.۳۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 562 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۸:۴۴:۰۰ |
نویسنده | مایکل پرنتی |
مترجم |