زبان، سرمنشأ تفاوت بنیادین آدمی با موجودات دیگر است. تلقّی منطق از آدمی- حیوان ناطق- نشان دهنده آن است که گویی برای انسان بودن، لازم نیست آدمی فصل ممیّز دیگری از سایر حیوانات، جز زبان داشته باشد. به مدد قوه نطق، انسان تقریر دیگری از حیات یافته است. سایر موجودات نیز ادراکاتی از هستی دارند، اما بیان ناشدنی بودن آن ادراکات، اجازه ورود به دایره مفاهیم و اسماء کلی را به ایشان نداده است. پارهای از زبان شناسان اعتقاد دارند که بنا بر مثال، سگ میتواند «استخوان» را شناسایی کند. او، استخوان A را در زمان ۱T میرُباید و بار دیگر، استخوان B را در زمان ۲T به دست میآورد و… اما برخلاف آدمی، مفهوم «استخوان» را انتزاع نمیکند. از این رو، سگ – و حتی حیوانات باهوشتر از او- نمی توانند اسماء کلیِ قابل اطلاق بر مصادیق متعدّد را دریابند.