مجله تایم:
«دژ، یورش سهمگین و جانانه مردی است در نهایت صمیمیت.»
کتاب «دژ» The Citadel اثر «ای. جِی. کرونین» در سال 1937 منتشر شد. این اثر یکی از شاهکارترین داستانهای ادبیات قرن بیستم اسکاتلند است که پس از کتاب مقدس بهعنوان پرفروشترین کتاب قرن معرفی شد. کتاب در همان سال انتشار موفق به دریافت جایزه کتاب ملی ایالاتمتحده آمریکا شد و توجه منتقدین را به خودش جلب کرد.
این کتاب داستان پزشک جوانی به نام «آندرو مانسون» Andrew manson است که در ابتدا داستان به اسکاتلند میرود تا دکتر دیگری را ملاقات کند و در کنار او طبابت را آغاز کند. این دکتر جوآنکه با روایت تلاشهای شبانهروزیاش داستان کتاب را پیش میبرد رفتار انسان در مقابل منافع شخصی و اجتماعی را به تصویر میکشد. او در مواجهه با دکتر پیج قرار میگیرد که فردی غیرحرفهای است. «آندرو مانسون» باروحیهای آرمانگرا برای بهبود آنجا تلاش میکند و داستان را پیش میبرد. او مدتی به معدن میرود و خواننده را با فرازوفرودهای رمان همراه میکند. از ویژگیهای مهم کتاب «دژ» توصیف و فضاسازیهای زیبای «ای. جِی. کرونین» است که سبب شده است این داستان بسیار خواندنی و دلنشین باشد. او با زبانی گیرا و شیرین مواجههی شخصیتهای داستان باوجدانشان را توصیف میکند و دنیای پرچالش پزشکی را بیان میکند. او برای نوشتن این اثر از تجربهاش در پزشکی بهره برد و مدت زیادی را به پژوهش و تحقیق گذراند.
براساس داستان کتاب «دژ» در سال ۱۹۳۸ «کینگ ویدور»، کارگردان بریتانیایی فیلم سینمایی با همان نام کتاب ساخت که ازجمله بازیگران این «رابرت دونات» و «روزالیند راسل» است.
«آرچیبالد جوزف کرونین» A. J. Cronin نویسنده و پزشک اسکاتلندی در 19 ژوئیه سال 1896 به دنیا آمد. او در کودکی پدرش را از دست داد و در جوانی به کمک بورس تحصیلی به دانشگاه گلاسکو رفت و تحصیل در رشتهی پزشکی را آغاز کرد. او مدتی در جنگ جهانی اول بهعنوان پزشک در نیروی دریایی سلطنت فعالیت کرد و بهعنوان پزشکی شاخص شناخته شد. او تا اواسط دههی سوم زندگیاش تنها مقالات علمی و نسخه نوشته بود و تجربهای در نویسندگی داستان نداشت. او به دلیل یک بیماری حدود چند ماهی از فضای کاریش دور ماند و نوشتن داستان را دنبال کرد. او با انتشار اثرش به موفقیت زیادی دست یافت بهطوریکه فعالیت در حوزهی پزشکی را رها کرد و نویسندگی را بهطورجدی دنبال کرد. او در نیمه نخست قرن بیستم پر خوانندهترین نویسنده کشورش شد و در سال 1939 به آمریکا مهاجرت کرد. سبک آثار او تلفیقی از رئالیسم و رمانتیک است و رگههایی از انتقاد اجتماعی نیز در آنها دیده میشود. براساس داستانهای او تا امروز بیش از پانزده فیلم ساخته شده که میلیونها بیننده داشته است. «کرونین» سالهای آخر عمرش را در سوئیس گذراند و در تاریخ 6 ژانویه 1981 درگذشت.
خانم پیج با فریاد گفت: «اوه خدای من چی داری میگی؟» سرش را به سوی آندرو گرداند. با لبخند و لحنی اعتذارآمیز افزود: «علتش اینه که امروز حالش کمی بده اما بهزودی بلند ميشه و دوباره مشغول میشه. مگه نه دکی؟» خم شد.
شوهرش را صمیمانه بوسید و ادامه داد: «حالا بخواب» هر وقت موقع شاممون شد مال تو رو هم میدم آنی بیاره بالا.» پیج پاسخی نداد. نگاه ثابتش با آن چهره یکطرفی باعث میشد که دهانش کج و یکوری به نظر برسد. دست سالمش در جستوجوی کتابی بود که روی میز کنار تختش قرار داشت، آندرو عنوان کتاب را به نام پرندگان وحشی اروپا مشاهده کرد و حتی پیش از آنکه مرد افلیج شروع به خواندن کند احساس کرد مرخص شده است. هنگامیکه آندرو برای شام پایین میرفت، افکارش بهطور دردناکی مغشوش بود، او تقاضای شغل دستیاری خودش را در پاسخ یک آگهی در نشریه لانست فرستاده بود. اما در مکاتباتی که از اینطرف خانم پیج به آن پاسخ میداد و منجر به تأمین این شغل برایش شد بههیچوجه اشارهای به بیماری دکتر پیج نشده بود، اما پیج بیمار بود، و درباره وخامت خونریزی مغزی که او را از پای درآورده بود تردیدی وجود نداشت. درواقع اگر قرار بود زمانی وضعش دوباره برای کار روبراه شود. باز هم ماهها وقت لازم بود تا به وضع مناسبی برسد.
آندرو با تلاش این معما را از فکر خودش زدود. او جوان و قوی بود و به کار اضافی که ممکن بود به خاطر بیماری پیج به عهدهاش محول گردد اعتراضی نداشت. در حقیقت با توجه به اشتیاقش، آرزومند سیلی از مراجعات بود.
خانم پیج که سروصدا کنان به اتاق ناهارخوری وارد میشد با زرنگی گفت: «شما خوششانس هستید، دکتر عزیزم، شما میتونین اولین غنیمت خودتون رو همین امشب داشته باشین. برای مطب کاری نیست. دای جنکینز اون کارها را کرده.»
«دای جنکینز؟»
خانم پیج بیاختیار شروع کرد: «او کمک داروسازمونه، یه مردک ریزه زرنگیه، خیلی هم کاریه. بعضیهام حتی دک جنکینز صداش میکنن، هر چند البته نباید اونو در سطحی با دکتر پیج مقایسه کرد. تو این ده روز گذشته اون مطب داری هم کرده، بازدید از مریضها را هم انجام داده.»
آندرو با توجه تازهای به خانم پیج خیره شد. تمام هشدارها و چیزهایی که راجع به روش های سوال انگیز پزشکی در این درههای دورافتاده ویلز به او گفته بودند در ذهنش جلوهگر شد. این موضوع موجب شد که بار دیگر به زحمت سکوتش را حفظ کند. خانم پیج بالای میز و پشت به آتش نشست.
کتاب «دژ» اثر «ای. جِی. کرونین» را «فريدون مجلسی» به فارسی ترجمه کرده و آن را «نشر نیلوفر» سال 1388 منتشر کرده است. نسخهی الکترونیک این اثر در این صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «فريدون مجلسی» مترجم این اثر کتابهای داستانی زیادی از آثار بینالملل را ترجمه کرده و در اختیار خوانندگان فارسیزبان گذاشته است. او تحصیلاتش را در رشتهی حقوق به سرانجام رسانده است و در حوزهی سیاست فعالیت میکند. او مدت دو سال در دانشگاه جرج تاون زبان انگلیسی آموخته و پس از بازنشستگی کار ترجمه و مطبوعات را بهطورجدی دنبال کرده است. از ترجمههای دیگر او میتوان به کتابهای «خشم» اثر «فیلیپ راث»، «مردگان زرخرید» اثر «نیکلای گوگول» و «خدایگان کلودیوس» اثر «رابرت گریوز» اشاره کرد که نسخهی الکترونیک همهی آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «فريدون مجلسی» دربارهی این رمان معتقد است که دژ از کتابهایی است که مانند آثار بزرگ کلاسیک همیشه برای عرضه به علاقهمندان نسلهای بعد در پیشخوان کتابفروشیها در دسترس است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۲۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 463 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۵:۲۶:۰۰ |
نویسنده | ای جِی کرونین |
مترجم |