- درباره کتاب صوتی جامعه شناسی زنان:
کتاب صوتی جامعهشناسی زنان اثر دو نویسندهی بزرگ «پاملا آبوت» و «کلر والاس» میباشد که برای اولین بار در سال ۱۹۹۱ به چاپ رسید. به اعتقاد این دو نویسنده، جامعهشناسی نیز مانند علوم دیگر جانبدار است و در نظریهها و پژوهشهای خود همواره زنان را نادیده گرفته است. بنابراین این کتاب، با نگرشی فمینیستی نوشته شده و جامعهشناسی را از دیدگاه زنان بررسی و تحلیل کرده است.
- خلاصه کتاب:
فصل نخست کتاب با عنوان «نقد فمینیستی جامعهشناسی مردمحورانه و راه پیش روی» به بررسی جامعهی مردمحور میپردازد و با ذکر این موضوع که نیاز به جامعهشناسی دیگری از چشمانداز زنانه احساس میشود، نظریه و روشهای متفاوتی را در جهت بازسازی مفاهیم جامعهشناسی پیشنهاد میدهد. نگاه به جهان از چشماندازی زنانه مستلزم بازنگری در علم جامعهشناسی و چون و چرا در نظریهها و یافتههای موجود است که در بهترین حالت ناقص و در بدترین حالت نادرستاند. در فصلهای بعدی کتاب، این ادعا با ارائهی یافتههای صاحبنظران فمینیست و نیز با اثبات نیاز به بازنگری در نظریههای جامعهشناختی موجود اثبات میشود.
فصل بعدی کتاب که «زنان و قشربندی» نام دارد، شواهدی تجربی را بررسی میکند که دال بر این است که طبقهی اجتماعی زنان را نمیتوان نادیده گرفت یا آن را فرعی بر جایگاه طبقاتی همسر یا پدر دانست. بررسی طبقهی اجتماعی زنان دستکم این خاصیت را دارد که نشان میدهد بررسی هریک از اعضای خانوار در جای خود مهم است و نباید به باورهای عرفی در مورد منافع و معیارهای مشترک خانوادگی یا سرنوشت مشترک در عرصهی اجتماعی تکیه کرد.
فصل سوم کتاب «دختران و زنان جوان» نام دارد. به طور کلی در تمام جوامع، سن و سال را موقعیتی طبیعی میدانند، اما پژوهشهای تاریخی و مقایسهی فرهنگها نشان داده است که تقسیمبندی دورهی زندگی در جوامع گوناگون یکی نیست و در رفتار گروههای سنی نیز گوناگونیهای بسیار دیده میشود. موقعیت سنی در مورد زنان اهمیت خاصی دارد، چون معرف زنان، بیشتر خصوصیات زیستشناختی است تا دستآوردهای اجتماعی. این فصل به پژوهشهای فمینیستی دربارهی دختران و زنان جوان میپردازد، از جمله به مسئلهی آموزش که بخشی جداییناپذیر از روند تربیت ایشان برای زنانگی و نقشهای زنانه است.
فصل چهارم به بررسی «خانواده و خانوار» میپردازد. خانواده برای همهی ما مفهومی آشناست و بیشتر افراد خود را عضو یک یا چند خانواده میدانند. جامعهشناسان با بررسی خانواده مدعی شدهاند که این نهاد از نهادهای اصلی و ضروری جامعه است، اما به نظر میرسد تقسیم کار در عرصهی خانگی را طبیعی دانسته و به آن توجهی نداشتهاند. بر خلاف آنان، جامعهشناسان فمینیست، موقعیت زنان در خانواده را مورد توجه قرار داده و به طور دقیق به نقش زن در خانه و خانواده پرداختهاند.
در فصل بعدی نویسندگان، مسئلهی «زنان، بهداشت و تیمارداری» را تحلیل کردهاند. بهداشت و درمان، مهمترین دلمشغولی زنان است و کارکنان خدمات بهداشتی را بیشتر زنان تشکیل میدهند. همچنین در خانواده نیز آنان مسئول سلامت دیگراناند. با این وجود تا پیش از پیدایش جامعهشناسی فمینیستی به نقش مهمی که جنسیت در این زمینه داشت، توجه چندانی نمیشد. پژوهشهای فمینیستی از سویی بار دیگر موضوع سابقهی درمانگری زنان را به میان کشیده و به موشکافی نقشی که زنان در نظام بهداشت و درمان ایفا میکنند، پرداخته است و از سوی دیگر اثر نابرابریهای اقتدار حرفهی پزشکی برای کنترل زنان را برملا کرده است. این موارد به تفصیل در این فصل بیان شده است.
فصل ششم «زنان و اشتغال» نام دارد. در تمام جوامع نوعی تقسیم کار بر حسب جنسیت وجود دارد، یعنی کارهایی خاص زنان است و کارهایی خاص مردان. اما ماهیت کارهایی که به وسیلهی مرد یا زن انجام میشود، در جوامع مختلف متفاوت است. تقریبا در بیشتر جوامع نگهداری از نوزادان و کودکان خردسال را خاص زنان میدانند، ولی در بسیاری از جوامع نیز مردان وظیفهی مراقبت از پسران جوان را به عهده میگیرند و کارهای بسیاری از این دست. بنابراین نویسنده با توضیحات بسیار و دقیق، ضروری میداند که جامعهشناسان از وضعیت اشتغال زنان نیز به اندازهی مردان آگاهی داشته باشند.
فصل بعدی با عنوان «زنان، جرم و خلافکاری» با دو جنبه از کار فمینیستها دربارهی بزهکاری سروکار دارد. در نیمهی اول فصل به کار فمینیستی دربارهی زنان و بزهکاری و در نیمهی دوم به مسئلهی خشونت مردانه علیه زنان پرداخته است. مباحث این دو نیمه رویکردهای فمینیستی کاملا متفاوتی را برای مخاطب، بازتاب میدهند.
فصل هشتم این کتاب به «زنان و سیاست» پرداخته است و اذعان داشته است که سیاستورزی جنسیتی، بخشی جداییناپذیر از سیاست است. در نهادهای سیاسی بر سر رابطهی قدرت میان منافع مردان و منافع زنان بحث و جدل درمیگیرد. در واقع اغلب مسائل سیاسی به نوعی جنبهی جنسیتی دارند؛ یعنی تاثیر آنها بر مردان و زنان متفاوت است، حتی اگر این امر در ابتدا مشهود نباشد.
فصل نهم و آخر این کتاب «تولید دانش فمینیستی» است. یکی از بحثهای اصلی این کتاب، این بوده است که جامعهشناسی زنان را نادیده گرفته و زنان را در حاشیه دیده است. جامعهشناسی برای زنان ابزاری است که به آنان قدرت میدهد؛ زیرا دانش، توانایی است. زنان در جهانی زندگی میکنند که از مشارکت در ساختار فکری و فرهنگی و سیاسی آن کنار گذاشته شدهاند و به آنان تنها نقشی حاشیهای داده شده است. بنابراین مهمترین هدف مبارزهی فمینیستی همین تولید دانشی دیگر است، هرچند که از نگاه آنها تولید دانش وظیفهی گروهی نخبه نیست، بلکه بخشی از روند فمینیست بودن است. در این فصل دیدگاههای متمایز فمینیسمهای لیبرال- اصلاحطلب، مارکسیست، رادیکال و سوسیالیست مورد بررسی قرار گرفتهاند.
- تم کتاب:
این کتاب در نه فصل از دیدگاه دو جامعهشناس فمینیست نوشته شده است که سالیان درازی را به تدریس و تحقیق گذراندهاند. نویسندگان این کتاب کوشیدهاند تا تاثیری را که فمینیستها بر جامعهشناسی گذاشته و میگذارند را به خوبی توضیح دهند و به خواننده برای درک جامعهای که در آن زندگی میکند، کمک کنند.
لازم به ذکر است که نویسندگان این کتاب، پژوهشها و آمار مورد نیاز خود را از انگلستان در سالهای ابتدای دههی ۱۹۹۰ میلادی برگرفتهاند.
- درباره نویسندگان:
پاملا آبوت در ۲۷ ژوئن سال ۱۹۴۷ متولد شد. او فعال در زمینهی مطالعات جامعهشناسی و جنسیتی میباشد و همچنین استاد افتخاری دانشگاه آبرند و مدیر مرکز توسعهی جهانی است. خانم آبوت هماکنون رهبری پروژهی تحقیقاتی دولت اسکاتلندی را بر عهده دارد که یک رویکرد اجتماعی در حوزه ادبیات بزرگسال برای بهبود کیفیت زندگی مردم «رواندای غربی» است.
او همواره در نوشتههایش دیدگاههای فمینیستی را باتوجه به محدودیتهای مربوط به مسائل جنسیتی به چالش کشیده است.
کلر والاس استاد دانشگاه در حوزهی جامعهشناسی است و در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ رئیس انجمن جامعهشناسی اروپا بود. او همچنین از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ به عنوان سردبیر در مجلهی بینالمللی اتحادیهی اروپا فعالیت داشت. او تاکنون پژوهشهای بسیاری را در زمینهی سلامت، هویت نژادی، کار و رفاه، توسعهی مدل کیفیت زندگی و ایجاد یک جامعهی شایسته انجام داده است.
این کتاب واقعا جالب بود. با وجود این که من کتاب تاریخی و اجتماعی و گزارش زیاد خوندم، تا الان کتابی نخونده بودم و نشنیده بودم که تا این حد بر پایه تحقیقات روز دنیا نوشته شده باشه و هر جملهاش رفرنس داشته باشه. انگار داری یک مقاله آیاسآی چند صد صفحهای میخونی. کار فوقالعادهای که نظیرش کم پیدا میشه و مهم نیست شما یک فمینیست باشین یا نه. با خوندن این کتاب خیلی چیزها رو یاد میگیرین یا دانستههاتون رو مرور میکنین. صدای گوینده عالی بود. مخصوصا برای چنین کتابی.