مرحوم شهید مدنی نمونهی برجستهای از یک روحانی فعال و حایز جهات گوناگون هستند. چون روحانیت را بر خلاف مشاغل و هیئتهای دیگری که در جامعه وجود دارد، نمیشود در یک بعد خلاصه کرد و مثلاً بگوییم که یک روحانی یعنی کسی که فقط علوم مربوط به امر دین را وارد است، یا روحانی یعنی کسی که فقط مشغول تبلیغ دین است، یا روحانی یعنی آن کسی که فقط در ارتباط با مردم است و یا روحانی یعنی آن کسی که به امور دینی و مسائل روحی و خودسازی خیلی توجه میکند. اینها هرکدام به تنهایی معنای روحانی مطلوب نیست. روحانیت دارای همهی این جوانب است و یک روحانی خوب و روحانی واقعی آن کسی است که انسان بتواند در همهی این جوانب یا عمدهی این جوانب، در او یک حرکت و فعالیتی مشاهده کند.
ایشان حقیقتاً مصداق بارزی از یک روحانی کامل بود. اولاً ایشان ملا بود، عالم بود، فقیه بود، در قم و نجف تحصیلات عالیهی فقه و اصول و همچنین معقول کرده بود. مرد علمی بود که آگاهانه و از روی معرفت عمل میکرد. خاصیت علم در انسان همین است که حرکات و سکنات او عالمانه است و این خصوصیات در ایشان بود. در روایات داریم که «عالم ناطق مستعمل علمه»؛ اهل بیان و تبیین بود. ایشان میتوانست با قشرهای مختلف و با مخاطب جوان کاملاً ارتباط برقرار کند.
ایشان با طبقهی روشنفکر مینشست، جذبشان میکرد؛ با طبقهی عوام مینشست، جذبشان میکرد؛ با طلبه مینشست همین طور؛ یعنی عالم ناطق و مبین، کسی بود که میتوانست آن ذخیرهای را که از نور و معرفت و علم در وجود او، در روح او، در دل پاک و نورانی او جمع شده بود، میتوانست به راحتی به مخاطب خودش منتقل کند. این همه خصوصیت بود که در ایشان وجود داشت.
قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)
در جمع اعضای کنگره بزرگداشت شهید مدنی