آبراهام هَرولد مَزلوهرم سلسلهمراتب نیازهای مازلو یک سلسله مراتب از نیازهای انسان را نشان میدهد که هرچقدر این هرم به سمت پایین میرود بیشتر به نیازهای اساسی و حیاتی توجه دارد و هرچقدر به نوک هرم نزدیک میشود نیازهای عالیتر و غیر حیاتی را در بر میگیرد. این هرم که 5 طبقه دارد از نیازهای فیزولوژیک که در ابتداییترین درجه قرار دارند شروع و به شکوفایی فردی که در نوک هرم قرار دارد ختم میشود. آشنایی با نظریه مازلو دید خوبی به شخص میدهد ولی نباید آن را بیش از حد تعمیم داد و سعی کرد همه رفتارهای انسانی را در چارچوب آن گنجاند. در ادامه مطلب بیشتر درباره هرم نیازهای مازلو و نیازهایی که در هر طبقه از هرم آن جای میگیرند توضیح خواهیم داد. آبراهام مازلو که بود؟آبراهام مازلو یک روانشناس انسانگرا بود که الگوی فکری او بعد از دیدگاههای روانکاوی و رفتارگرایی شکل گرفت. مازلو در کتابها و آموزشهای مدیریتی هم نقش پررنگی داشت و فقط در حوزه روانشناسی فعالیت نمیکرد.یک نکته مهم که درباره مازلو باید بدانید این است که او نسبتا زود فوت کرد و در سن 62 سالگی عمرش پایان یافت و فرصت اینکه نظریههایش را در دوران اوج شکوفایی خود تکمیل کند، نداشت. یکی از کتابهای مهم او کتاب انگیزش و هیجان است که در آن کتاب به خوبی متوجه میشوید که مازلو خودش را در میانه راه میدید و انگیزه زیادی برای ادامه دادن و تکمیل حرفهایش داشت.هر طبقه از هرم نیازهای مازلو به چه نیازی اختصاص دارد؟طبقه اول: نیازهای فیزیولوژیک و زیستینیازهای زیستی در پایینترین طبقه قرار دارند و بیشترین سطح از هرم را پوشش میدهند و تا زمانی که به قدر کافی ارضا گردند، بیشترین اثر را بر رفتار فرد دارند. به عبارت دیگر مازلو مهمترین نیاز را، نیاز به زنده ماندن میدانست. نیازهای زیستی، نیازهای آدمی برای حیات و ادامه زندگی هستند که شامل خوراک، پوشاک، مسکن و رابطه جنسی میشوند.تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی ارضاء نشوند، عمده فعالیتهای شخص به احتمال زیاد در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد میکنند.برای آگاهی بیشتر در زمینه نیازهای اساسی زنان کلیک کنید.طبقه دوم: نیازهای امنیتینیاز به داشتن امنیت روانی و جانی، رها بودن و عدم محرومیت از حقوق طبیعی، جزء مهمترین نیازهای انسان است. این نیاز شامل زمان حال و آینده میشود و انسان باید بدون وحشت بتواند به زندگی خودش ادامه بدهد.نیاز به امنیت در موارد مختلف مثل بدن و جسم فرد، شغل، خانواده، داراییهای فرد و سلامت او از جمله نیازهای اساسی در هرم نیازهای مازلو است.طبقه سوم: نیازهای اجتماعی و وابستگیبعد از رفع نیازهای فیزیولوژِیک و نیاز به امنیت، نوبت به قسمت سوم این هرم و نیازهای سطح بالاتر میرسد. انسان موجودی اجتماعی است که احتیاج به تعلق خاطر، عشق، وابستگی و احترام دارد. این نیازها از طریق برقراری رابطه رضایت بخش با دوستان، خانواده، هم کلاسیها، شریک عاطفی و... ارضا میشوند.طبقه چهارم: عزت نفسدر هرم نیازهای مازلو، طبقه چهارم مربوط به عزت نفس است. وقتی که افراد به صورت رضایت بخشی بتوانند نیاز خود به عشق و وابستگی را بر طرف کنند، احساسات مثبتی از خودشان میگیرند و اعتماد به نفسشان ارتقا پیدا میکند.در حقیقت نیازهای طبقه سوم نقش اساسی در ایجاد احساس عزت نفس دارند و عزت نفس باعث میشود نگرش فرد نسبت به خودش شکل بگیرد.برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه حفظ عزت نفس کلیک کنید.طبقه پنجم: نیاز به خودشکوفاییدر این طبقه از هرم نیازهای مازلو، تمام استعدادهای پنهان آدم باید شناخته شوند. حال این استعدادها هر چه میخواهد باشد. همان طور که مازلو بیان میکند (آنچه انسان میتواند باشد، باید بشود).چهار نیاز طبقههای قبلی به نام نیازهای کمبود شناخته میشوند چون جزء نیازهای پایه هستند و برطرف کردن هر نیاز طبقه بالایی نیازمند رفع نیازهای طبقه زیرین است.نیاز به خود شکوفایی یک نیاز عالی است ولی همه افراد نمیتوانند به آن برسند. البته موارد استثنایی هم وجود دارد که انسانهایی برای دسترسی به هدف والای خود از نیازهای سطحی و طبقه پایین میگذرند تا بتوانند به جایگاهی که میخواهند برسند مانند مخترعین و مکتشفین.گسترش هرم نیازهای مازلودر طبقه بندیهای جدید دو طبقه دیگر هم قبل از نیاز به خودشکوفایی قرار دارند. این دو طبقه عبارتند ازنیاز به درک پدیدههانیاز به زیبایی و نظمنقد هرم نیازهای مازلونقدی که به مازلو وارد شده برای این است که مازلو رفع نیازهای هر طبقه را وابسته به طبقه قبل میداند اما در حقیقت اینگونه نیست. لازم نیست حتما نیازهای هر طبقه برطرف بشوند تا به طبقه بعدی برسیم و به طور مثال میشود نیازهای مربوط به طبقه سوم را به طور کامل ارضا نکرد اما به خودشکوفایی رسید.در این نظریه، نیازهای آدمی در پنج طبقه قرار داده شدهاند که به ترتیب عبارتند از:نیازهای زیستی: نیازهای زیستی در اوج سلسلهمراتب قرار دارند و تا زمانیکه قدری ارضا گردند، بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند. نیازهای زیستی نیازهای آدمی برای حیات خودند؛ یعنی: خوراک، پوشاک، غریزه جنسی و مسکن. تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی ارضاء نشدهاند، عمده فعالیتهای شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد؛نیازهای امنیتی: نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اساسی است؛ به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده را شامل میشود؛نیازهای اجتماعی: یا احساس تعلق و محبت؛ انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیازهای اجتماعی اوج میگیرد، آدمی برای روابط معنیدار با دیگران، سخت میکوشد؛احترام: این احترام قبل از هر چیز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد حاصل میشود. اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت ممکن است فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود؛خودشکوفایی: یعنی شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان آدمی؛ حال این استعدادها هر چه میخواهد باشد. همانطور که مزلو بیان میدارد: «آنچه آنسان میتواند باشد، باید بشود».[۲]نیازهای مذکور در سازمان به صورت پرداخت حقوق و مزایا و امکانات رفاهی، ایجاد امنیت شغلی و مقررات حمایتی، تشکیل گروههای رسمی و غیررسمی در محیط کار، قائل شدن حرمت برای فرد و کار او در مراتب مختلف سازمان و ایجاد امکانات برای شکوفایی توانایی بالقوه افراد ارضا میشود. به طبقهبندی مذکور دو نیاز «دانشاندوزی و شناخت و درک پدیدهها» و «نیاز به زیبایی و نظم» نیز اضافه شده است؛ که قبل از نیاز به خود شکوفایی قرار میگیرند. اگرچه نظریهٔ سلسلهمراتب نیازها مستقیماً برای انگیزش کاری طراحی نشده است، اما میتوان نتیجه گرفت که با ارضای این نیازها، برای فرد، انگیزه به کار در سازمان ایجاد خواهد شد