0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
بی شرف
86

داستان شب - بی شرف

راوی:

کانال:
داستان شب

درباره این اپیزود
ی شرف به صورت خونی مامان خیره شد و فکر کرد دنیا از حرکت وایستاده. مامان در حالی که گریه می کرد بغلش کرد و گفت مردا همشون بی شرفن ! همشون بی شرفن! ولی تو وقتی بزرگ شدی کاری که بابات با من کرد ، با هیچ زنی نکن خوب؟ با هیچ زنی. وقتی بزرگ شدی مثل بقیه مردا بی شرف نباش. پسر همون طور که به صورت خیس و کبود مادرش خیره شده بود، فکر کرد هیچ وقت ، هیچ وقت حتی اگه بمیره هیچ زنی رو نمی زنه. هیچ وقت بی شرف نمی شه! ... داستان "بی شرف" نویسنده و خوان

شناسنامه

فرمت محتوا
مدت زمان
زبان
audio
۱۲:۱۶

گذاشتن این عنوان در...

نشان‌شده‌ها
شنیده‌شده‌ها
بی شرف
بی شرف