البته هجوم این افکار اتفاقی نیست. ترجیح میدهم آن را نوعی هوشیاری بنامم. چون یکدفعه چیزی از تجربه های خفته قدیمی در ذهنم بیدار شد. تجربه های حسی و تصویری از زمانی که بیست و چند ساله بودیم و برای گردش کنار دریا می رفتیم . تقریبا مثل حلقه فیلم از اتفاقاتی که یادم نمی آید فیلمبرداری شده باشد. جالب این که فیلم صامت نیست. چون صدایت را هم می شنوم. صدای خنده و حرف هایت در گوشم می پیچد. صدای باد و آواز پرندگان را هم می شنوم. علاوه بر آن بوی موهای بلند سی