0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
پادکست داستان شب - کفش روی چمن

پادکست داستان شب - کفش روی چمن

پادکست‌

راوی:

کانال:
داستان شب

درباره این اپیزود
ننه ام ظهرها نمی گذارد بروم بیرون. آن وقت ها که توی یک خانه دیگر بودیم، می گذاشت . حالا نمی گذارد. از وقتی که آمده ایم توی این خانه، خانه که نه گمانم باغ است. خیلی بزرگ است. پر از گل و درخت. تازه فواره هم دارد ولی چه فایده! ظهرها که او می آید ننه نمی گذارد بروم بیرون. تا غذا می خوریم در زیرزمین را چفت می کند که ما نرویم بیرون. یعنی بیشتر به خاطر من...

شناسنامه

فرمت محتوا
مدت زمان
زبان
audio
۱۶:۰۵

گذاشتن این عنوان در...

نشان‌شده‌ها
شنیده‌شده‌ها
کفش روی چمن