مرگ واژهای نام آشنا برای تمام بشریت فارق از هر رنگ و نژادیست. مقوله مرگ در تمام اعصار ذهن بشر را به خود مشغول داشته و او را وا داشته تا راهی برای فرار از آن بیابد تا حس جاودانگی خود را ارضا کند. ترس از مرگ از سویی و جاودانگی از سوی دیگر باعث شد تا نویسندگان و بزرگان علم و ادب مطالعات زیادی در این باب انجام دهند و کتابهای متعددی را به رشته تحریر در بیاورند. «آلن کلهیر» نیز در کتاب «تاریخ اجتماعی مردن» به مقوله مرگ پرداخته و با دیدی متفاوت به مرگ نگریسته است. وی معتقد است مرگ به مانند خیره شدن در استخری است که تصویرمان را منعکس میکند. نویسنده این اثر معتقد است تجربیات ما از مردن، تحت تاثیر تصورات باستانی از مرگ و مسئولیت اجتماعی در پایان زندگی شکل گرفتهاند. کتاب پیش رو به بررسی جامعی از اسناد علوم انسانی و بالینی درباره مرگ با رویکرد تاریخی پرداخته است. این اثر از چهار فصل تشکیل شده است که در هر بخش به دورهای مشخص از تاریخ بشر و مقوله مرگ در آن عصر میپردازد. در بخش اول به مرگ در «دوران سنگ»، در بخش دوم «عصر یکجانشینی»، در بخش سوم «عصر شهرنشینی» و در بخش آخر «عصر جهانشهری» را مورد بررسی قرار میدهد.
برشی از کتاب
هر حیوانی مرگ را درک میکند. انسانها از این نظر هیچ فرقی با حیوانات نداشتهاند و ندارند. در ادبیات غرب تاریخی طولانی وجود دارد که خطی جعلی بین ما و حیوانات ترسیم کرده است، اما بخش اعظم این ادبیات به دلیل باوری مسیحی شکل گرفته است مبنی بر اینکه ما بیشتر فرشتهخو هستیم تا حیوان صفت. تنها انسانها میدانند که خواهند مرد، و به گفته بلز پاسکال «مرگ امری است که بقیه موجودات جهان چیزی دربارهاش نمیدانند.»
موضوع برای کسی که به موضوعات علمی پژوهشی علاقه داشته باشید جالب است اما ترجمه چنگی به دل نمی زند. اجرا خوب است و چنین کتابی که می تواند به راحتی خسته کننده شود نمره قابل قبولی می گیرد.
4
خیلی طولانی با مطالب تکراریه. کاش خلاصه میکردن. خیلی بهتر میشد چون در کل موضوع خوبیه.
4
پژوهشی جامع با زاویه ای خاص است
اثرگذار و خوب بود
از روایتگری خوب راوی هم متشکرم