آشنایی با سبک زندگی و فراز و فرودهایی که یک شاعر در زندگی خود متحمل شده تا در نهایت در عرصه ادبیات شکوفا شود یکی از موضوعاتی است که شاید در روزگار ما کمتر به آن پرداخته شده است. کتاب صوتی مسعود سعد سلمان نوشتهی محمود پوروهاب کتابی است که با نثری روان و ساده زندگی این شاعر بزرگ را شرح میدهد و خواننده را با زندگی و سختیهایی که او پشت سر گذاشته آشنا میکند.
کتاب صوتی مسعود سعد سلمان با زبان ساده و قلم روان محمود پوروهاب و صدای دلنشین حامد حشمتی زندگی شاعر زندانی مسعود سعد سلمان را روایت میکند. این کتاب صوتی در زمان 1 ساعت و 34 دقیقه فراز و فرودهای زندگی این شاعر بزرگ را با جزئیات برای نوجوانان و جوانان بیان میکند. نسخه چاپی این کتاب را انتشارات مدرسه برای نوجوانان منتشر کرده است و نسخه صوتی این اثر از سوی انتشارات آوانامه منتشر شده است. کتاب صوتی «مسعود سعد سلمان» از مجموعه کتابهای فرزانگان برای علاقهمندان به زندگی بزرگان است.
مسعود سعد سلمان یکی از شاعران بزرگ فارسیزبان در قرنهای پنجم و ششم هجری است.
سعد سلمان در سال 438 هجری در لاهور هندوستان به دنیا آمد. نام پدرش سعد و نام جدش سلمان بوده است. مسعود سعد سلمان در دوره حیات شش پادشاه غزنوی زندگی میکرده است.
خانواده مسعود دستی بر آتش و در شعر شاعری حرفی برای گفتتن داشتند. پدر مسعود از کارگزاران دربار غزنویان بود و شعر میگفت. حضور پدر در دربار باعث شد تا نهایت پسر هم به خدمت سلطان ابراهیم روانه قصر شود. بعد از مدتی سلطان ابراهیم این شاعر جوان را به ملازمت پسر سیف الدوله محمود که والی هندوستان شده بود منصوب کرد. مسعود سعد سلمان کتابدار سلطنتی بوده است. او شاعری است که نامش با زندان و بند گره خورده است به همین دلیل در اشعارش هم میبینیم که سوز و سوگهایی غریبانه و سوزناک وجود دارد. او در دوران سلطان ابراهیم غزنوی و سلطان مسعود دوم، ۷ سال را در زندان دهک و سیوسه سال را در زندان قلعه نای گذراند.
سعد سلمان در زندگی خود بسیار مورد بیمهری اطرافیان قرار گرفت و به دلیل اینکه اشعار و مدیحهسراییهای فوقالعادهای داشت همین موضوع باعث شد تا تنگنظران دربار به فکر توطئه علیه او شوند و با بهانهتراشیهای مبنی بر پناهنده شدن او سالهای زیادی از عمر خود را در زندان گذراند؛ اما او در این مدت خاموش نبود. زندان رفتن این شاعر باعث شد تا او با سرودن حبسیات جانسوزی از سلطان تقاضای بخشش و شفاعت کند. مسعود در گوشهی زندان قصایدی سرود که بعدها به حبسیات معروف شدند. او با سرودن این اشعار سعی میکرد تا درباریان را مجاب کند که از مجازات او چشمپوشی کنند.
این دوره اگرچه از نظر روحی و عاطفی برای او جز درد و شکنجه چیزی نداشت و در نهایت او را فرسوده و شکسته کرد؛ اما وجهای از هنرمندی و توانایی او در سرودن قصاید را برای آیندگان به نمایش گذاشت. بعد از رهایی از زندان او دیگر شاعر قبل نبود اگرچه در دستگاه پادشاهان وقت کتابدار بود و به مدیحهسرایی خود ادامه داد. او سالهای طلایی و با ارزش زندگی خود را به علت تهمت و افترای حاسدان و معاندان در زندان سپری کرد. مسعود سعد سلمان سرانجام در سال ۵۱۵ ه. دیده از جهان فرو بست.
گله و شکایت از روزگار، مردم، اجتماع، حاکمان وقت، وزرا، کواکب و ... به طور کلی در اشعار بیشتر شاعران بزرگ وجود دارد اما در بعضی از آثار شاعران فارسی زبان ریشه و بخش اصلی آن است. مسعود سعد سلمان در زمره اصلیترین شاعرانی است که گله و شکایتهای بلند و عمیق و جانسوزی دارد. به طوری که خواننده را تحت تاثیر قرار میدهد. مسعودسعد سلمان در قالبهای قصیده و رباعی شعر سروده است و غزلیات او هم محتوا و مضامین عمیقی دارند. دکتر زرینکوب درباره اشعار مسعود سعد سلمان گفته است: «مسعود در ابداع ترکیبات و تشبیهات و توصیفات تازه از قدرت و مهارت برخوردار است. خود نیز از این لحاظ مینازد و غالبا در شعر خویش به برتری که بر بیشتر معاصران دارد اشاره میکند». استاد فروزانفر درباره سبک شعر مسعود معتقد است: «طريقه بیان مسعود از دو شاعر استاد مایه دارد. جمل را به روش فردوسی، استاد طوس پیوسته و روش او را در انتظام آنها کاملا مراعات میکند... و اساس تنظیم قصاید را از عنصری اقتباس کرده است».
از جور زمانه را جدا کرد با عدل به لطفش آشنا کرد
آن شاه که تخت مملکت را چون چشمه مهر پرضیا کرد
عادل ملکی که ایزد او را بر جمع ملوک پیشوا کرد
یاری کردش خدای بر ملک کو یاری دین مصطفی کرد
ده شیر به رزم یک زمان کشت ده گنج به بزم یک عطا کرد
ای شاه تو را خدا بی چون بر خلق زمانه پادشاه کرد
بر لوح نوشت نام ملکت بر ملک تو لوح را گوا کرد
روی همه خسروان تو را دید تاج همه خسروان تو را کرد
خورشید ملوکی و شکوهت عمر همه خسروان هبا کرد
تأیید تو خاک درگه تو در گیتی اصل کیمیا کرد
اقبال تو گرد موکب تو در دیده ملک توتیا کرد
کین توز آب آتش افروخت مهر تو سموم را صبا کرد
چون گردون گشت با تو یکتا در پیش تو پشت را دوتا کرد
هر طبع که بود کم توانست اوصاف تو در خور سزا کرد
هر وهم که هست کی تواند در بحر مدیحت آشنا کرد
ای شاه جهان فلک ندانست آنگاه که بر تنم جفا کرد
چون دید مرا به خدمت تو دانست که آن جفا خطا کرد
آنست رهی که از دل و جان گاهیت دعا و گه ثنا کرد
همواره ثنات بر ملا گفت همواره دعات در خلا کرد
یک مجلس اگر نگفت مدحت در مجلس دیگرش قضا کرد
لفظ تو چو نام بندگان برد نام رهی از میان رها کرد
مرحوم تر از همه مرا دید محروم تر از همه مرا کرد
اندیشه مرا به حق ایزد کز لذت خواب و خور جدا کرد
هر بنده که از تو حاجتی خواست آن حاجت رای تو روا کرد
پس رای تو بنده را فراموش از بهر خدای را چرا کرد
باقی بادی که عدل را چرخ در ملک تو سایه بقا کرد
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 83.۴۴ مگابایت |
مدت زمان | ۰۱:۳۰:۰۹ |
نویسنده | محمود پور وهاب |
راوی | حامد حشمتی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۴/۰۳ |
قیمت ارزی | 7 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |