امروزه پس از گذشت سالها از آرزوی تحقّق حکومت دینی، در حدود سه دهه است که حکومت اسلامی در کشور ایران شکل گرفته است. مسلماً یکی از بزرگترین نیازمندیهای امروزه حکومت اسلامی، ساماندهی حکومت در عرصه اقتصاد است. بر اساس نظر کارشناسان، بانکها یکی از ارکان این نظام اقتصادی به شمار میروند. بانکها علاوه بر تأمین مالی تولیدی و اثرگذاری بر توزیع درآمد جامعه، باید ندادهندگان کار خیر بوده و تنها با دیدگاه بانکداری صرفاً غربی اقدام نکنند. بنابراین بدون هیچ تردیدی باید یکی از رسالتهای اصلی و حقیقی حکومت اسلامی، بحث اسلامیکردن بانکها باشد؛ امروزه بانکداری اسلامی به علّت تجربه موفقی که در دورهای کوتاه در بسیاری از کشورها داشته است، به سرعت در کشورهای مسلمان و حتّی در کشورهای غیر مسلمان در حال گسترش میباشد. اگرچه صنعت نوپای بانکداری اسلامی در شرایط مختلف، پیشرفتها و تجربیات زیادی داشته و در ایران هم بسیار پیشرفت کرده است، امّا متأسفانه بر خلاف پیشرفت سریع نظام بانکی ایران و حرکت این نظام به سمت جلو، تا بهحال شاهد تحقّق این هدف بسیار مهم نبودهایم. به نظر میرسد این مسئله علل مختلف و قابل بحثی داشته باشد، امّا قطعاً یکی از علل اصلی آن را میتوان، عدم تحقیق نظری و کاربردی، و الگوسازی در این زمینه دانست. همچنین قوانین موجود درباره بانکداری اسلامی و بررسی عملکرد مسئولین امر در این زمینه، نقش مهمی خواهند داشت. لذا کتاب حاضر میکوشد تا قدمی در تحقّق این هدف برداشته و بخشی از متون درسی دانشجویان و علاقهمندان در این زمینه را فراهم سازد.
کتاب حاضر با نگاه به این مسئله؛ از چند زاویه سعی میکند تا درک صحیحی را از اوضاع ایران و قوانین موجود درباره بانکداری اسلامی به خواننده منتقل کند. لذا کتاب حاضر با موضوعاتی درباره بانکداری اسلامی، در ده فصل به نگارش درآمده است.