فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 348.۴۵ مگابایت |
مدت زمان | ۰۶:۰۵:۳۶ |
نویسنده | کیم اون سون |
مترجم | زینب کاظم خواه |
راوی | شیرین سپهراد |
ناشر | ماه آوا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۸/۱۲ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب بیشتر از اونکه تمرکزش روی ساختار سیاسی و اجتماعی کره شمالی باشه شرح وقایعیه که بر نویسنده گذشته. البته اطلاعات تکاندهندهای درباره کره شمالی ارائه میده اما همه اینها حاشیهای بر روند مهاجرت نویسنده ست و وقتی نویسنده از کشورش فرار میکنه دیگه عملا حرف زیادی درباره کره شمالی گفته نمیشه. کتاب خوبیه ولی بعید میدونم بشه اونو در رده کتابهای کلاسیک این ژانر طبقهبندیش کرد. در مجموع روایت دردناکیه از سیستمی که وعده بهشت به مردمش داد و اونها رو توی جهنم خودش اسیر کرد. طوری که فرار از این به اصطلاح بهشت سوسیالیسم تبدیل به آرزویی شد برای مردمی که زمانی دل به این وعده ها داده بودند. همینقدر دردناک و همینقدر آشنا!
این کتاب و کتاب آکواریوم های پیونگ یانگ و دختری با هفت اسم... یه جورایی یک تخریب یکطرفه هست. کشور کمونیستی کره شمالی با یک سیستم بسته که هیچ اطلاعاتی ازش بیرون نمیاد.... راحت میشه درموردش دروغ گفت! چون طرف مقابل قابل دسترس نیست. به قول ما ایرانیا یه طرفه به قاضی بری راضی برمی گردی... اصلا به همین دلیل هست که شما وقتی از کسی شکایت داری طرف مقابل برای دفاع از خودش احضار میشه به دادگاه... اما ما اینجا به طرف مقابل دسترسی نداریم و اینا میتونن هر چی دوست دارن بگن و کسی هم نگه دروغه... به همین دلیل کتاب رو بعنوان یک داستان از اعصار گذشته بخونید.
هرچند از درد و رنج می گفت، ولی بیشتر به دفتر خاطرات شبیه بود، و به هیچ وجه گیرا نیست...بهتر بود اینکار را به یک داستان نویس حرفه ای محول می کرد چون خیلی ساده و بدون هیچ حبس تعلیقی داستان رو وبیش می برد و حتی در خیلی از جاها آینده را هم تعریف می کند که برای یک داستان واقعی اصلا جذاب نیست همچنین دو بخش آخر ربط زیادی به اصل داستان ندارد و کمی اتلاف وقت است... در آخر از صدا پیشه ی عزیز که زحمت زیادی کشیدند سپاسگزارم
اوایل کتاب میگه برای اینکه مدارک قانونی اقامت در چین رو بدست بیاریم مادرم مجبور میشه با یه مرد چینی زندگی کنه بعد اواخر کتاب اشاره میکنه خواهرش با یه مرد چینی ازدواج کرده و بچه هم داره ولی از ترس اینکه لو نره و دستگیر نشه میخواد قاچاقی بیاده کره تا مدارک قانونی بگیره چند جای کتاب از این تناقضات داره ولی در کل کتاب خاطرات خوبیه بدون جانبداری خاص و البته معلومه سعی کرده توجیح کنه سفرش رو وگرنه میشد بجای اینکه با یه مرد چینی زندگی کنن توی کره با یه مرد کره ای زندگی کنن
کتابهای زیادی از کره شمالی خوندم. اینم یکی از اون کتابها بود. در عین دردناک بودن، بسیار انگیزش بخش و امیدوار کننده بود. اگرچه از نوشتههای زنانی که از کره شمالی گریختهاند قلم کتاب "دختری با هفت اسم" و موضوع کتاب "روح گریان من" برایم جذابیت داشت، اما این کتاب جنبههای منحصر به فردی داشت. ارزش خوندن داره. از دستش ندید.
خیلی زیبا و امید بخش بود. این سومین اثری بود که از خاطرات کره شمالی ها می خوندم و از هر نظر برام متفاوت از اون دو تای دیگه بود چرا که این بار خاطرات یک زن بود و از نظر تاریخی هم از اون دو تای دیگه به روزتر بود. این کتاب واقعا من رو تحت تاثیر قرار داد و احساس تحسین رو در من برانگیخت. تا یادم نرفته از ماه اوا و خانم هاشمی به خاطر اینکه همیشه کارای با کیفیتی ارائه می کنن تشکر کنم.
داستان هيجان و كشش داشت چون برگرفته از سرنوشت واقعي بود بايد گفت راوي خود و خانواده اش فقط بخاطر قحطي و گرسنگي كره شمالي ترك ميكنن نه بخاطر حكومت ديكتاتوري حتي وقتي جد سلسه كيم ميميره كل خانواده در سوگ او كلي گريه ميكنن شخصا مورد ظلم حكومت قرار نميگيرن و فقط براي پيدا كردن كار و غذا از كره فرار ميكننيه جورايي شبيه داستان اوشين بود كه با پشتكار و سخت كوشي زندگي خوبي بدست ميارن
در مقایسه با فلاکت ها و خطراتی که پناهندگان غیر قانونی تو مرزها و کمپ های چندین ساله ترکیه، یونان، آلمان میگذرونن این خانم انگار فقط میخواد اگزجره کنه شرایط فرارش رو ! بعد از تمام حمایت هایی ک کره جنوبی در حقشون کرده و به هیچ عنوان چنین شرایطی رو برای هیچ پناهجوی دیگه ای نمیده باز هم نویسنده از تمام دنیا انگار طلبکاره! کتاب هیچ جذابیت روایی خاصی نداره.
این کتاب خیلی عالیه،نکته ایی که بهش اشاره میشه تا حالا تو هیچکدوم از کتاب های درباره کره شمالی بهش اشاره نشده بود،سرنوشت زنان کره شمالی بعد از فرار و اینکه چه مشکلاتی براشون پیش میاد
بخشهای سفر به چین و وقایع آنجا به نظرم بهترین فصلهای کتاب هست من خیلی علاقمند بودم زندگی در کره شمالی پر محتوا تر باشد ولی به دلیل مهاجرت نویسنده در سنین پایین مطلب زیاد و جدیدی به ما منتقل نمیشود و در مجموع منو یاد خاطرات خالد حسینی در باد بادک باز انداخت و این مشکلاتی که تمام مردم کشورهای با حکومت دیکتاتوری متحمل میشوند آراسپ