برای شروع نباید به دنبال معجزه ایی بود. معجزه خود تو هستی که به دستگاهی جان داده ایی که این دستگاه میتواند خلقت کند.
عرفانهای متعددی وجود دارد. با مکتب و با مسلکهای مختلف. همگی درست نیستند. هر کدام که انتهایی برایش بود، زاده دنیاست. هر کدام که برای احساسی مجوز بدهند آسمانی نیستند. فقط خداوند ملاک است.
پس باید راهی انتخاب کنیم که درونش راهنمایی شویم. مکتب اسلام در اختیارمان است. عرفای بزرگی در جهان اسلام بودهاند که پیران طریقت هستند.
حضرت عطار نیشابوری در تذکرة اولیاء شرح احوال تعدادی ازشان را بیان نمودهاند. برای شروعی محکم و استوار باید با این اوتاد آشنا شویم. در طول تاریخ اسلام بزرگانی بی شمار حضور داشتهاند که این ره را پیموده و همچنان میپیمایند. و برای ما کتب ارزشمندی را به یادگار گذاشتهاند. انسان آگاه، رِند و هوشیار است. برای رسیدن به امیال نفسانیش به این کتب یورش آورده، دستبرد زده، و یا با زیرکی مطالبی را به آن افزوده. لیکن این بزرگان آینده خِرد انسان را از قرنها پیش دیدهاند. و کدهایی آسمانی را در کتبشان ترسیم کردهاند. بنا به همین علت است که مولانا و عطار، و یا فردوسی و رودکی، ویا شیخ اشراق و غزالی، و الی تا به آخر اساس مطلبشان واحد ست. حافظ همان میگوید که خیام گفته. و برای کشف یک پیر برای راهنمایی و ارشاد کاری سخت و هولناک را در پیش داریم. به ضرس قاطع عرض میکنم که پیر و راهنما در دل کتب عرفای جهان اسلام خوابیده است. باشد حضرت حق مدد دهد.