جایی در شمال مدار ۳۸ درجه کشوری عجیب وجود دارد. کشوری که کمتر خبری از آن به بیرون درز میکند و کمتر کسی چیزی از زندگی عادی مردم آن میداند. سالهاست که سفر آزادانه به این نقطه از کرهی زمین یا از این نقطه به نقاط دیگر غیرممکن است. کرهی شمالی جایی است که بیشترین اطلاعاتی که از آن داریم وابسته به خاطرات افرادی است که توانستهاند از این کشور بگریزند. «رهبر عزیز»، «آکواریومهای پیونگیانگ» و «روح گریان من» از جمله کتابهایی است که افراد مختلفی که توانستهاند از این کشور بگریزند نوشتهاند. فرار از اردوگاه ۱۴ یکی دیگر از این کتابها و شاید عجیبترین آنهاست. این کتاب خاطرات کسی است که تمام عمرش را در اردوگاهّهای کار کرهی شمالی گذراند و پیش از فرار هیچتصویری از زندگی معمولی نداشت. او از جایی آمده است که حتی مردم معمولی کره هم چیزی از آن نمیدانند. کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ سال ۲۰۱۲ توانست عنوان بهترین کتاب از نگاه خوانندگان سایت گودریدز را به دست آورد.
کتاب فرار از اردوگاه ۱۴: داستان واقعی فرار ادیسهوار مردی از کرهی شمالی بهسوی آزادی با عنوان اصلی «Escape from camp14: one man’s remarkable odyssey from north korea to freedom in the west» اولین بار سال ۲۰۱۲ منتشر شد. این کتاب داستان زندگی کسی است که توانست از اردوگاههای کار کرهی شمالی فرار کند. شین پسری از کرهی شمالی بود که در اردوگاه بزرگ شد او حتی از دنیای بیرون در کرهی شمالی هم خبر نداشت. سرانجام سال ۲۰۰۵ بود که او توانست به شکل معجزهآسایی از میان سیمخاردارها بگریزد، یک ماه تا چین پیادهروی کند و درنهایت داستانش را برای جهان تعریف کند. داستانی دردناک و حیرتآور از اردوگاههایی بدتر از اردوگاههای آلمان نازی که دولت کرهی شمالی وجودشان را تکذیب میکند؛ اما شین که امروز با نام شین دونگ هیونگ در کرهی جنوبی زندگی میکند شاهد زندهی این جنایات است.
کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ در مدتزمان کوتاهی پس از انتشار به شهرت زیادی رسید و تاکنون به چند زبان مختلف برگردانده شده است.
کتاب با پیشگفتاری آغازشده است که در آن روایت اعدام مادر شین و زمینهی اعتقادی پسرک آمده است. این پیشگفتار ذهن مخاطب را برای آنچه پیش رویش قرار دارد آماده میکند. بخش بعدی مقدمه است، بلین هاردن در مقدمهی کتاب فرار اردوگاه ۱۴ داستان فرار شین و ورودش به کرهی جنوبی و سپس آمریکا را بیان کرده است. در ادامه متن اصلی کتاب آمده است که خاطرات شین از زمان کودکی تا روز فرار با جزئیات در آن شرح دادهشده است. در متن اصلی کتاب حقیقتهای زیادی دربارهی بخشی از رفتارهای حکومت کره که حتی برای مردم این کشور هم ناشناخته است بیانشده است. پس از پایان متن اصلی کتاب مؤخرهای آمده است که دربارهی زندگی شین در آمریکا و داستان پایان بردن این کتاب است که بلین هاردن از آن سخن گفته است و احساسش را به روش شین برای زندگی در آن بیان کرده است. بخشهای قدردانی و ضمیمه، محتوای پایانی کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ را تشکیل میدهند.
کمبود اطلاعات دربارهی کره شمالی باعث شده است کتابهایی که دربارهی این کشور نوشته میشوند مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ یکی از همین کتابهاست که بهسرعت نظر جهان را به خود جلب کرد. انتشارات چشمه کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ را با ترجمهی مسعود یوسف حصیر چین عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است تا مخاطب ایرانی هم بتواند از این اثر استفاده کند.
فرار از اردوگاه ۱۴ یک روایت مستند و زنده از جنایتی هولناک است که انسان را یاد بردهداری در قرنهای گذشته میاندازد. جنایاتی که شاید گمان میرفت با تعطیلی اردوگاههای کار نازیها و درنهایت زندانهای استالین در شوروی از بین رفته باشند اما هنوز هم درجایی از جهان وجود دارند و زندگی انسانها را به نابودی میکشند. کرهی شمالی سرزمین عجیبی است که زندگی در آن به شکل غیر باوری تحت سلطهی کیش شخصیتی خاندان کیم جریان دارد و همهچیز تحت اراده و اختیار آنها اتفاق میافتد. خواندن این کتاب برای هرکسی که به اوضاع جهان و حقوق بشر علاقهمند است لازم است. این کتابی است که بخش مهمی از واقعیت دردناک دوران ما را روایت میکند.
کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ در دستهی کتابهای سرگذشت نامه قرار دارد.
کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ مناسب برای گروه سنی بزرگسال است.
تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 229 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 11 روز بخوانید.
کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع سرگذشت نامه است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند در زمینهی سرگذشت نامه زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ اثر بلین هاردن بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی سرگذشت نامه میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
کرهی شمالی که یک کشور پلیسی است، خانه به دوشّهای بینشهری را تحمل نمیکند. قوانین، شهروندان را از مسافرتهای بینشهری بدون داشتن مجوز مناسب بهشدت منع میکند؛ اما در پی قحطی با سقوط اقتصاد دولتی و ظهور مغازههای خصوصی و حضور فراگیر فروشندگانی که با اجناس قاچاق شده از چین در اطراف کشور رفتوآمد میکردند معمولاً قوانین نادیده گرفته میشدند. میشد به پلیس رشوه داد؛ در واقع خیلیّها با رشوه گرفتن زندگی میگذراندند. خانهبهدوشان با پول کمی میتوانستند بدون اینکه توجهی جلب کنند بهطرف چین سفر کنند.
آمار موثقی از کسانی که به چین رفتند یا در داخل کشور جابهجا شدند در دست نیست. به نظر میرسد احتمال بازداشتنشدن و ورود موفق به چین، از فصلی به فصل دیگر تغییر میکند. این احتمال بستگی به این دارد که از زمان صدور دستور سرکوب امنیتی از سوی حکومت کرهی شمالی چقدر گذشته باشد...
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۸۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 229 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۳۸:۰۰ |
نویسنده | بلین هاردن |
مترجم | مسعود یوسف حصیرچین |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Escape from Camp 14 : one mans remarkable odyssey from North Korea to freedom in the west |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۰۹/۰۹ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کنترل، استبداد، بردگی، شکنجه، غارت، رنج، درد و قتل واژه هایی است که برای بیان کردن این کتاب به ذهنم آمده است. حکومتی که از مردمان خود استفاده میکند تا شکم خود را سیر کند، اما این شکمی که سیر نمیشود را چه باید کرد؟ چقدر باید مردمان خود را زجر دهید؟ چرا برای حفظ قدرت هر کاری که حتی در تصورات بشر هم خطور نمیکند انجام میدهید؟ در اردوگاه های اجباری نازی ها، مردمانی غیر از نازی ها مورد ظلم و ستم قرار گرفته بودند (یهودی ها)، اما در کره شمالی، اردوگاه هایی وجود دارد که مردم کشور خودشان را مورد ظلم و ستم قرار میدهند. زندانیانی سیاسی که تا ابد مجازات میشوند و بدتر از آن، اشخاصی هستند که هیچ جرمی مرتکب نشده اند، اما صرفا به این خاطر که تبارشان جرمی مرتکب شده، آن ها هم باید مجازات شوند. (بر اساس قانون کره شمالی) شین در اردوگاه ۱۴ به عنوان زندانی به دنیا آمد. عموی آن، سالها قبل در جنگ بین دو کره، به کره جنوبی فرار کرده بود و پدر شین به خاطر جرم برادرش زندانی شد. در اردوگاه هم نگهبانان برای حفظ جمعیت و حفظ نیروی کار، دو نفر را برای رابطه جنسی و زادوولد انتخاب میکنند. پدر و مادر شین اینگونه با یکدیگر آشنا شدند و شین را به دنیا آوردند. در اردوگاه، خبری از مهربانی، همدلی، اعتماد و صمیمیت نبود، فقط کار کردن بود که مهم بود. زندانیان در ازای کار بیشتر، شکنجه نمیشدند و شاید غذای بهتری میخوردند. وضعیت بهداشت و سلامتی به بدترین حالت ممکن بود. به زندانیان میگفتند که بیشتر کار کنید تا جرم خودتان یا تبارتان را جبران کنید. زندانیان در ازای غذا و جای خواب بهتر زیراب یکدیگر را میزدند. وقتی در چنین جهنمی رشد کنی، تصوری از زندگی عادی که در دیگر کشورها وجود دارد، نداری. همین باعث میشود که برده بودن، خبرچینی کردن و شکنجه شدن را زندگی عادی بدانی. بدون اینکه بدانی، شر را مبتذل میکنی. شین با خبرچینی اش باعث شد مادر و برادرش اعدام شوند، او این کار را بد نمیدانست و فکر میکرد که همین است که هست و غیر از این نمیتواند باشد. شین بعد از آشنایی با یک زندانی تازه وارد به نام پارک که مانند او در اردوگاه به دنیا نیامده بود و زندگی در چین را هم تجربه کرده بود، متوجه شد که در چه جهنمی دارد میگذراند. پس از 23 سال زندگی در اردوگاه به کمک داستان های پارک از دنیای خارج، بذر فرار در ذهن شین کاشته شد. او فرار کرد اما پارک زنده نماند. در واقع پارک را برق گرفت و شین از روی جسد او به آن سمت حصار رفت. شین با هزاران بدبختی و مشقت وارد چین شد و بعد به شکلی اتفاقی با یک خبرنگار آشنا شد که به او کمک کرد به کره جنوبی برود. نکته ای که حین خواندن کتاب برایم بسیار جالب بود، حمایت فوق العاده دولت کره جنوبی از پناه جویان کره شمالی بود. دولت کره جنوبی پناه جویان را به مدت چندین ماه، در مکانی مانند مدرسه شبانه روزی نگهداری میکند و به پناه جویان راه و رسم زندگی در کره جنوبی را آموزش میدهد. از تحصیلات گرفته تا مهارت های فنی. پس از آن برای پناه جویان، خانه و شغل فراهم میکند. همچنین مبلغی هم به مدت چندین ماه برای پناه جویان واریز میشود. ما همیشه میگوییم برای کشورت چه کردی، اما هیچوقت نمیگوییم کشورت برایت چه کرد؟. این حمایت ها به منظور آماده کردن بستر برای پیشرفت و توسعه پناه جویان است که به توسعه کشور هم می انجامد. اما همه این ها برای شین کافی نبود. او همچنان در ارتباطات و مدیریت احساسات مشکل داشت. 23 سال زندگی در محیطی وحشتناک، شین را در برابر تغییر مقاوم کرده بود. به هر روی او در سئول با نویسنده این کتاب آشنا شد و داستان زندگی اش را به او گفت. بعد به آمریکا رفت تا جهنمی که در کره شمالی جریان دارد را بازگو کند. او اکنون 42 ساله است و به عنوان فعال حقوق بشر در آمریکا زندگی میکند. این کتاب فقط داستان فرار نیست، بلکه بیانگر شروری است که فقط انسان قادر به انجام دادن آن است.
کتاب را خواندم. جهت آشنایی با سختی ها و مرارت های کارگران اردوگاه های کار اجباری در کره شمالی واقعا روشن کننده و در عین حال ناراحت کننده است. اینکه انسان ها را از تمامی حقوق محروم کرده اند واقعا رقت انگیز است. امیدوارم نه در کره شمالی و نه در هیچ جای زمین شاهد این زندگی ها و استبدادها نباشیم.
بلین هاردن (Blaine Harden) در کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ (Escape from Camp ۱۴) به صورت مستندوار علاوه بر روایت سرگذشت هیوک، تصویری مبتنی بر حقیقت از کرهی شمالی و اوضاع نامناسب بسیاری از فراریان شمالی به کرهی جنوبی ارائه داده است. این اثر پس از انتشار فروش بالایی به دست آورد و خشم مقامات کرهی شمالی را برانگیخت. دربارهی کرهشمالی کتابهای بسیاری نوشته شده اما یکی از مهمترین و حیرتانگیزترین کتابها را میتوان فرار از اردوگاه ۱۴ نامید. روایت مردی که در اردوگاه زندانیان سیاسی به دنیا میآید و زندگی در فضای وحشتناک و رعبانگیز اردوگاه، از او جاسوسی خطرناک و فردی خالی از تمام عواطف و احساسات انسانی میسازد؛ تا جایی که برای بدست آوردن غذا مادر خود را به پای چوب دار میفرستد. کمپهای اسارت در کرهی شمالی، سالهای سال است که وجود دارند. افرادی که در این کمپها به دنیا آمده و بزرگ میشوند، هیچوقت نمیتوانند از آنها بگریزند. تا به حال هیچکس به جز شین دانگ هیوک موفق به این کار نشده است. بلین هاردن در این اثر، با استفاده از داستان حیرتانگیز زندانی شدن و فرار شین، سعی دارد تا اسرار یکی از سرکوبگرانهترین حکومتهای روی زمین را آشکار کند. نگارش جذاب و تأثیرگذار نویسنده، این جامعه ویران را با زبردستی تمام به تصویر کشیده و در طول کتاب بر مرد جوان خارقالعادهای متمرکز میشود که در امنیتیترین زندانِ امنیتیترین حکومت جهان بزرگ شده است. کتاب فرار از اردوگاه ۱۴، داستانیست زیبا دربارهی مقاومت، رشادت، نجات و امید.
بعضی ها فقط دنبال ایراد گرفتن هستند نمیدونم میخوان ثابت کنن کا خیلی زرنگیم هه ما فهمیدیم ، دوستان چند سال بعد از انتشار کتاب شین در فیس بوک میگه قسمتی از داستان رو دروغ گفته و اشاره دقیق نمیکنه کدوم قسمت و نویسنده هم حتی بی اطلاع بوده ، اصلا این جزییات مهم نیست اینکه تو ۱۳ سالگی سوزونده شده یا بیست توجه کنید که رمانه ، مهم نتیجه گرفتنه و اینکه نمیتونید انکار کنید این وحشی گری رو به حاشیه نرید لطفا و تامل کنید و ببینید تو قرن بیست و یک هنوز چه اتفاقاتی میفته مستندش رو هم ببینید بد نیست ، با سپاس
خدمت خوانندگان محترم عرض کنم که خود شخصیت حقیقی کتاب ضمن عذرخواهی از خوانندگان و... گفته که برخی از مطالب کتاب مطابق با واقعیت نیست بررسی هایی که انجام گرفته سوختگی ایشون رو مربوط به حدود ۲۰ سالگیشون می دانند نه حدود ۱۴ سالگی و مواردی از این جمله به عنوان فردی که قصدم از خرید اشنایی با کره شمالی بوده مقداری ناامیدکننده بود و احساس کردم جریان جهانی میخواد نسبت به این کشور سیاه نمایی کنن به هیچ وجه قصد ندارم اقدامات این کشور رو تایید یا انکار کنم چون احساس می کنم اون چیزی که ما می دونیم واقعیت ماجرا و اوضاع حفیقی این کشور نیست موفق باشین
از بد بختی و گرسنگی مردم کره شمالی همین بس که مادری فرزندش رو بخاطر خوردن سهم غذاش زیر باد کتک میگیرد . چشم شما هم از حلقه بیرون زده بله اینجا گرسنگی مهر مادری رو نابود کرده . اینجا فرزندی برای غذای بیشتر مادر و برار خود را میفروشد . بله اینجا خدایی وجود ندارد . خدا دارد در هاوایی افتاب میگیرد با ثروتمندان کتابی که با خوندنش موهای بدنتون تا پایانش به احترام سختی های مردم کره ایستاده و اشک چشمتان را دلداری میدهند
چند سال پیش دولت کرهی شمالی ویدیویی منتشر کرد که در اون پدر آقای شین روایتش رو به چالش کشید. در نهایت شین در سال ۲۰۱۵ مجبور شد بخش مهمی از ادعاهاش رو پس بگیره. از جمله اینکه که گفت از اردوگاه ۱۸ که زیرنظر پلیس کرهی شمالیه و نه اردوگاه ۱۴ که توسط سازمان اطلاعاتیش اداره میشه فرار کرده. بعد از این رسوایی، نویسندهی کتاب مجبور شد در چاپهای بعد ضمیمهای بر اون منتشر کنه که در نسخهی فارسی موجود نیست. باتوجه به سابقهی دروغهای شین خود نویسنده هم اذعان کرده که ممکنه روایت شین باز هم در آینده تغییر کنه و قابل اعتماد نیست. بعضی پناهندگان دیگه میگن شین اساساً در اردوگاه ۱۴ نبوده و از اردوگاه ۱۸ هم فرار نکرده بلکه آزاد شده.
کتاب دردناک و متاثر کننده ایه و واقعا متعجبم که با آشکار شدن چنین مستنداتی دال بر جنایت آشکار حکومت دیکتاتور و خشن و ضد انسانی کره ی شمالی علیه مردم خودش، چرا هیچ سازمان حقوق بشری ای دست به یه اقدام جدی در راستای نجات زندگی این تعداد انسان های بی گناه، نمی زنه؟ به خوانندگان مشتاق این کتاب توصیه می کنم قبل خواندن این کتاب بهتره برای آشنایی هر چه بیشتر و بهتر اوضاع و شرایط حکومت کره ی شمالی، ابتدا کتاب افسوس نمی خوریم رو بخونن و بعد به خواندن این کتاب بپردازن. به امید آزادی نوع بشر در هر زمان و مکان برای هر نژاد و قوم و دین
کتاب را خواندم. توصیفها به قدری واقعی بود که میتوانستم براحتی آنها را تجسم کنم.گرچه از لحاظ روحی نیازمند هضم وقایع وحشتناک بودم اما داستان آنقدر گیرا بود که دوست نداشتم لحظه ای آن را کنار بگذارم... در این سرزمین انسان هیچ معنا و مفهومی ندارد تا چه رسد به حقوق بشر همیشه آنچه که هستیم تمام آن چیزی نیست که باید باشیم؛بشر گاه اسیر اردوگاههایی این چنینی است ولی همیشه اسیر افکار و باورهای خویش است برای رسیدن به کمال و رهایی باید افکار و باورها را تغییر داد
سرگذشتی تلخ، سختگوار و آگاهنده. آن بخش از کتاب که به زندگی در اردوگاه میپردازد؛ بهتآور، کلافهکننده، بیمارگون و فرساینده است (اگرچه ماجراها در عین این تلخی، بسیار جذاب و دنبالکردنیاند). با رهایی شین از اردوگاه، نفس راحتی میکشیم و صفحههای بعد را به انتظارِ روندی بهتدریج شادشونده و شادکننده ورق میزنیم، ولی مشکلات شین در زندگی تازهای که هنوز زخمآلودِ خاطراتِ تاریک گذشته است و روحِ شکستهی او که هنوز کیلومترها آنسوتر، پشت همان حصارها در نوسان است، حتی غمانگیزتر و ناامیدکنندهتر از بخش اردوگاه هستند. این کتاب بیگمان ارزش یکبار خواندن را دارد.