در «دنیای شگفتانگیز مغز» به دالانها و هزارتوهای اسرارآمیز مغز سفر میکنیم. «ماتیو مکدانلد» توانسته حرفهای پیچیده و عجیب و غریب دانشمندان و عصبشناسان را به یک شکل یک ماجرای جالب و شنیدنی تعریف کند. مخاطب این کتاب نه متخصصان هستند و نه دانشمندان. این کتاب برای تمام انسانهای کنجکاوی نوشته شده که به عملکردهای مغز علاقهمند هستند. هدف از این کتاب این است که به افراد کمک کند تا با شناخت عملکرد مغز زندگی بهتری داشته باشند.
در فصل اول نگاهی کلی به مغز میاندازیم. در اینجا با بخشها و عملکردهای مختلف هر بخش آشنا میشوید.
در فصل دوم میبینیم که تغذیهی سالم و سوخترسانی به مغز چه تاثیراتی روی عملکرد این ارگان دارد.
در فصل سوم با تاثیر خواب در مغز آشنا میشویم و میبینیم که حتی خواب هم یکی از وضایف اصلی مغز برای رسیدگی به برخی وظایف عقبافتاده است.
فصل چهارم دربارهی عملکرد مغز در دریافت، بایگانی و پردازش اطلاعاتی که از محیط میگیرد، است. خطای حواس پنجگانهی انسان هم در این بخش بررسی میشود.
در فصل پنجم عملکرد حافظه و ایجاد خاطرات را میشناسیم. در این فصل میفهمید که چطور مسائل را به خاطر میسپارید، و چرا چیزهایی را فراموش میکنید.
در فصل ششم میفهمید که چرا احساسات دارید، این احساسات چطور کار میکنند. همچنین دربارهی استرس و شادمانی هم در این فصل مطالب جالب و مفیدی آمده است.
در فصل هفتم متوجه میشوید که چرا قضاوتها و پیشداوریهای شتابزده فقط عادتهای بد ما نیستند. بلکه مجموعهای از رفتارها بودهاند که به اجدادمان کمک میکردهاند تا زنده بمانند و شکار موجوات دیگر نشوند.
در فصل هشتم با پدیدهی شخصیت آشنا میشویم. این اصلا شخصیت چیست و چه چیزهایی باعث میشود افراد شخصیتهای مختلفی داشته باشند.
فصل نهم دربارهی بحثی جذاب، بحث برانگیز و البته مبهم است: جنسیت. در این بخش میبینید که مغز زن و مرد چه تفاوتهایی دارد. این مساله به طور خاص در موارد عاشق شدن افراد هم بررسی شده است.
در فصل دهم مراحل توسعه و رشد مغز را از زمان لقاح تا بلوغ و بزرگسالی میبینیم. سپس تغییرات مغز را در زمان پیری دنبال میکنیم.
یک کتاب علمی که بیشتر شبیه به سفرنامهای به درون مغز انسان است. برخلاف چیزی که ممکن است انتظار برود، این کتاب زبان بسیار آسان و روانی دارد. نویسنده تا حد امکان از اصطلاحات و کلمات پیچیده و تخصصی استفاده نکرده است. داستانها و نمونههای شیرین و ملموسی هم در هر مبحث آمده است که به درک عمیقتر مطالب کمک میکند. نویسنده همچنین تمرینهای مختلفی هم برای تقویت عملکرد مغز معرفی کرده است. با انجام این تمرینهای ساده خیلی زود میتوانید تاثیر آنها را در زندگی خود ببینید.
در دنیای شگفتانگیز مغز از حقایق عجیب و گاه جزییاتی ناخوشایند دربارهی مغز آگاه میشوید. ترفندهای کاربردی زیادی هم در این کتاب معرفی شدهاند. با استفاده از این ترفندها یاد میگیرید که چطور از مغز خود حمایت کنید. زمان آن رسیده که به جای سرزنش کردن و کلافه شدن از کارهای عجیب و غریبی که گاهی از مغزتان سر میزند، سعی کنید با شناختی که از آن پیدا کردهاید، کنارش باشید و همراهیاش کنید. همچنین با شناخت سازوکارهای مختلف مغز در مواجهه با موارد گوناگون، بهتر میتوانید زمام زندگی خود را در دست بگیرید. حالا متوجه میشوید که چرا برای تصمیمگیریهای بزرگ دودل هستید و دچار اضطراب میشوید. چرا وقتی عاشق میشوید دنیا رنگ و بوی دیگری پیدا میکند، یا چرا وقتی در حال خوردن کیک مورد علاقهی خود هستید، تکهی آخر کیک به اندازهی تکهی اولش خوشمزه نیست. همهی اینها اتفاقات کوچکی هستند که میتوانند تاثیر زیادی در کیفیت زندگی و حس رضایت از خود در افراد ایجاد کنند.
مکدانلد نویسندهای با تخصص علم و تکنولوژی است و دهها کتاب در این زمینه نوشته است. او نویسندهی باهوشی است که بهخوبی میتواند میان زندگی طبیعی انسانها و تکنولوژی ارتباطی منطقی ایجاد کند. هنر این نویسنده این است که علم را به خدمت انسان درمیآورد و مطالب خشک و کسالتبار علمی را وارد زندگی روزمرهی مردم میکند.
حال که دانستید مغز شما عاشق قند است، لابد تصمیم گرفتهاید که با رژیمی از شکلات و شیرینی خامهای و بستنی آن را فعالتر کنید. ولی عجله به خرج ندهیدو مشکل این است که مغز برخلاف عضلات، تنها میتواند مقدار خیلی ناچیزی از انرژی ذخیره کند. در عوض مغز، برای گرفتن قند به وسیله جریان خون به بدن وابسته است. از سویی، قندهای ساده نیز به مدت طولانی در جریان خون باقی نمیمانند.
برای درک کامل موضوع، ببینید وقتی یک عدد نان خامهای درشت را میل میکنید، چه اتفاقی میافتد:
1-درحالی که معده شما شیرینی را هضم میکند، قند خون شما بالا میرود، درست به همان سرعتی که یک سرنگ قند به شما تزریق شده باشد.
2-لوزالمعدهی شما متوجه موضوع میشود و انسولین را به داخل خونه پمپ میکند که در سراسر خون پخش میشودو.
3-انسولین به سلولهای سراسر بدن شما دستور میدهد که قند را از خون بیرون بکشند و برای بعدها ذخیره کنند –البته به جز سلولهای مغز شما که توانایی ذخیرهی چندانی ندارند.
4-قند خون شما دوباره به سطح عادی برمیگردد.
5-حالا اگر بدن و مغز شما سخت به کار مشغول باشند، قند خون ممکن است باز هم پایینتر برود. در اینجا کبد باید قدری قند به جریان خون برگرداند. متاسفانه کبد عضو خیلی کندی است. عضلات هم راههای دیگری برای پایین آمدن قند در پیش میگیرند. در این حالت مغز شما چنین پشتیبانی ندارد. به زودی شما خود را حساس، بدون تمرکز و عصبی خواهید یافت و محتاج شیرینی خامهای بعدی خواهید شد.