گروه زیادی از ما انسانها میتوانیم بین دو نقش در زندگی روزمره جابهجا شویم یا سه نقش را به طور کامل و پیدرپی ایفا کنیم. همچنین به عنوان یکی از اعضای خانواده میتوانیم نقشهای تکراری و اصلی داشته باشیم. اما افرادی که «وابستگی متقابل» دارند بیشتر تمایل دارند تا در نقش نجاتدهنده قرار بگیرند اما همیشه هم به این شکل نیست. این افراد ممکن است بین نقش یک آزاردهنده و نقش یک قربانی جابهجا شوند.
ملودی بیتی در کتاب وابستگی متقابل به خواننده میآموزد که چهطور به جای مراقبت و تسلط بر دیگران بر رفتار و زندگی خود مسلط شویم و درد و رنج را از بین ببریم.
کتاب وابستگی متقابل نوشتهی ملودی بیتی با موضوع خودیاری، روابط خانوادگی و بهداشت شخصی نوشته شده است. این کتاب اولین بار در سال 1986 منتشر شد و تا سال 2009 در 25 نوبت در آمریکا تجدید چاپ شد و بیشاز 5 میلیون نسخه از آن در سراسر جهان فروخته شد. کتاب وابستگی متقابل به میلیونها نفر در جهان کمک کرده تا رفتار بیمارگونهی خود را در وابستگی متقابل ترک کنند.
ملودی بیتی در این کتاب استقلال فردی و ارزشهای فردی را در قالب داستان های آموزنده، تفکرات و تمرینهای این کتاب به مخاطب میآموزد و جهان پیچیدهی وابستگی متقابل را به یک نقشه ساده و قابل فهم تبدیل میکند. خواننده در نهایت به کمک مسیری که ملودی بیتی آن را نشان میدهد میتواند از وابستگی متقابل رها شود و به شادی و خوشبختی دست پیدا کند.
ملودی بیتی دربارهی محتوای این کتاب میگوید: «این کتاب دربارهی چگونه کمک کردن به شخص معتاد یا هرگونه افراطکار دیگر نیست، اما با مداوای شما احتمال بهبود معتاد نیز افزایش مییابد. کتابهای زیادی دربارهی کمک به معتادان وجود دارد، اما این کتاب به خطیرترین و ناشناختهترین وظیفهی شما میپردازد و آن اینکه شما برای بهبود خود چه باید بکنید».
بسیاری از افراد در جامعه هستند که خود را نادیده میگیرند تا برای دیگران خوشایند باشند. این افراد برای مقابله با افکار و قضاوتهای دیگران به طرز وسواسگونهای تلاش میکنند. آنها میخواهند بر کنترل و رفتارهای دیگران مسلط شوند اما نه تنها موفق نمیشوند بلکه دچار آسیبهای روحی جدی میشوند. مطالعهی کتاب وابستگی متقابل برای افرادی کارآمد است که بیشتر وقت خود را درگیر مشکلات دیگران میکنند و دیگر فرصتی برای پیدا کردن راهحل برای مشکلات خود ندارند.
کتاب وابستگی متقابل برای افراد معتاد به دخانیات و الکل هم مناسب است. چرا که بسیاری از افراد که اعتیاد به مواد مخدر و الکل دارند در عین حال باعث آزار و اذیت اطرافیان خود هستند. پس هر دو طرف برای رسیدن به آرامش به شکل متقابل به هم وابستهاند.
خواندن کتاب وابستگی متقابل مناسب افرادی است که گرفتار فردی معتاد، قمارباز، پرخور، افراطی، هوسران یا نوجوانان و جوانان سرکش هستند، به عبارتی برای آنهایی است که وابستهی متقابل هستند و به دنبال روشی هستند تا به جای کنترل دیگران، رفتار خود را بهبود ببخشند.
ملودی بیتی با استفاده از تجربیات شخصی خود و افرادی که با آنها در ارتباط بوده خوانندگان کتاب را به سوی بهبودی و خوشبختی هدایت میکند تا دیگر نقش یک قربانی را در زندگی ایفا نکنند.
کتاب وابستگی متقابل دو فصل دارد. ملودی بیتی سعی میکند خوانندگان را با چگونگی مراقبت از خود آشنا کند. او در این کتاب رابطه بین انواع اعتیاد با زندگی را توضیح میدهد.
فصل اول کتاب با عنوان «وابستگی متقابل چیست، وابستهی متقابل کیست؟» با داستانی از سرگذشت زنی به نام جسیکا شروع میشود که شوهرش معتاد است. نویسنده در این بخش وابستگی متقابل را در دل مثالهایی واقعی تعریف و بررسی میکند. بیتی در ادامه توضیح میدهد که افراد وابسته به متقابل چه کسانی هستند و این افراد در زندگی خود دچار چه مشکلاتی میشوند و زندگی با افراد نابهنجار چه پیامدهایی دارد. او در ادامه بیان میکند که همه ما باید رفتارهای وابستگی متقابل در خودمان را شناسایی کنیم. طبق نظر نویسنده، وابستگی متقابل بر اساس فرضیهای شکل میگیرد که بسیاری از ما آن را فراموش کردهایم یا اصلا یاد نگرفتهایم: «هر فرد مسئولیت خودش را بر عهده دارد. جملهای که در ظاهر ساده است اما در عمل نیاز به تامل و تمرین دارد.»
ملودی بیتی در فصل دوم کتاب با عنوان «اصول اولیهی مراقبت از خود» از چندین حالت وابستگی میگوید و بر اهمیت زندگی در لحظهی حال و پذیرش واقعیتها تاکید دارد. بیتی در ادامه توضیح میدهد که همیشه قطع ارتباط و ترک افراد ناهنجار راه درست و منطقی نیست بلکه باید یاد بگیریم شرایط مخرب را کاهش بدهیم تا از وابستگی و واکنشهای غلط نسبت به این افراد پیروز شویم. او در ادامه به خواننده میآموزد که چطور باید به جای کنترل دیگران با مراحل محتلف زندگی بیشتر سازگار شویم و مراقبت از خودمان را بیاموزیم. او میگوید مفهوم مراقبت از خود برای هرکس متفاوت است اما چیزی که بیشتر از همه اهمیت دارد اعمالی است که در نهایت این امر را ممکن میکند.
ملودی بیتی Melody Beattieیکی از محبوبترین نویسندگان آمریکا در حوزهی خودیاری است و در جلسات بهبود و اعتیاد به عنوان مربی حضور فعال دارد. او در سال 1948 سنت پاول، مینه سوتا متولد شد. کتاب پرفروش بیتی وابستگی متقابل در سال 1986 باعث شهرت او شد و میلیونها خواننده به سخنان و راهنماییهای او اعتماد کردند چون میدانستند آنچه بیتی در کتابهایش میگوید از تجربیات پرفراز و نشیب زندگی واقعی او تاثیر گرفتهاند.
بیتی در طول زندگی خود تجربیات سختی داشته است. وقتی نوزاد بود پدرش او را ترک میکند و بیتی نزد مادربزرگش بزرگ میشود. او در چهار سالگی توسط غریبهای ربوده میشود. هرچند که همان روز نجات پیدا میکند، اما این حادثه باعث کودک آزاری میشود. بیتی در دوران جوانی مورد آزار جنسی قرار میگیرد و بعد از آن اعتیاد به الکل و مواد مخدر زندگی او را مختل میکند.
بعد از چند سال اعتیاد، بیتی به یک بیداری معنوی میرسد و تصمیم میگیرد انرژی خود را صرف امور مثبت زندگی کند.
بعد از هشت ماه درمان، بیتی پاک و هوشیار بیمارستان را برای دستیابی به اهداف جدید ترک میکند و از آن پس به دیگران کمک میکند تا هوشیار باشند، ازدواج کنند و یک خانواده از خود داشته باشد. ملودی بیتی با یک مشاور برجسته که خود قبلا به مصرف الکل اعتیاد داشته ازدواج میکند.
ملودی بیتی در همهی این سالها با وجود مشکلات جنگید و با اشتیاق برای بهبود مردم جهان دست به قلم شد. بیتی در طول 24 سالی که مشغول نویسندگی بوده پانزده کتاب منتشر کرد که به بیست زبان در سراسر جهان ترجمه شدهاند. مقالات او در مجلات و روزنامههای مطرح منتشر شدهاند. بیتی در بسیاری از برنامههای تلویزیونی و همایشها حضور داشته است.
بیتی در سال 191 پسر دوازدهسالهاش را در حادثهای در اسکی از دست داد که این موضوع باعث افسردگی کوتاه مدت او شد. اما در نهایت دوباره خود را احیا کرد و با کوهنوردی و خودباوری سعی کرد به زندگی برگردد.
کتاب وابستگی متقابل اولینبار در سال 1386 با ترجمهی «نسرین سلامت» از سوی انتشارات «لیوسا» در ایران منتشر شد. خرید و دانلود نسخه الکترونیک این اثر از فیدیبو امکانپذیر است.
توجه داشته باسید کتاب دیگری از بیتی در بازار با عنوان «وابستگی متقابل2» وجود دارد که ادامهی کتاب وابستگی متقابل است که برای نسل امروز نوشته شده است.
از ملودی بیتی کتاب دیگری با عنوان «کتاب کوچک شکرگزاری» با ترجمهی «نسرین سلامت» در سایت فیدیبو قرار دارد.
مدتی بود که مواد مخدر را ترک کرده بودم. کمکم حال خودم را میفهمیدم، اما هنوز روحیهی وابستگان متقابل را درک نمیکردم. بسیار سعی کردم، اما نتوانستم. سالها بعد درگیر چند معتاد شدم و از زندگی دست شستم. مغزم از کار افتاده بود. هیچگونه احساس مثبتی نداشتم و پر از نفرت، نکبت، انزجار، ترس، افسردگی، ناامیدی و احساس گناه شدم. گاه آرزوی مرگ میکردم. تحلیل رفته بودم و بیشتر اوقاتم با نگرانی برای دیگران و یافتن راهی برای ادارهی آنان تلف میشد. از هر چه زندگیام را تهدید میکرد استقبال میکردم. رابطهام با خویشان و دوستان و خانواده سست شده بود. به شدت احساس میکردم قربانی شدهام. خود را گم کرده بودم و نمیدانستم چگونه چنین شده است و نمیفهمیدم چه رخ داده است. تصور میکردم دارم عقلم را از دست میدهم و با کوچکترین ناملایمی، دیگران را مقصر قلمداد میکردم. متأسفانه هیچکس از درد من خبر نداشت. مشکلاتم را پنهان میکردم و بر خلاف معتادان و دیگرانی که دیده بودم، قصد نداشتم جار و جنجال به پا کنم و انتظار داشته باشم دیگران خرابکاریهایم را رفع و رجوع کنند. در واقع، در مقایسه با معتادان وضعم خوب بود. من بسیار مسؤولیتپذیر بودم و دلبستگیهای زیادی داشتم. گاه شک میکردم که به واقع مشکل دارم یا نه. احساس بدبختی میکردم اما نمیفهمیدم چرا زندگیام دچار چنین وقفهای شده است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۵۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 305 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۰:۱۰:۰۰ |
نویسنده | ملودی بیتی |
مترجم | نسرین سلامت |
ناشر | انتشارات لیوسا |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Codependent no more : how to stop controllingand others start caring for yourself |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۰۹/۳۰ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب عالی هست...من باخوندنش متوجه شدم چقدر الکی درگیر مشکلات بقیه بودم و الکی حرص اینو و اونو میخوردم آخرم خودم بده میشدم...بقول یه جمله اش "خدای بقیه هم هست بذاریم خودشون راهشونو پیدا کنن"...بعبارتی میگه بی تفاوت نباشین ولی کاسه داغتر از آش هم نباشید تقصیر شما نیست که بقیه دارن اشتباه زندگی می کنن اینقدر خودتونو سرزنش نکنید...این کل منظور کتاب بود خدمت شما
در واقع ما نباید به دیگران ماهی بدیم اگر بزاریم سختی بکشن و ماهیگیری رو یاد بگیرن یقینا بهتره پس بزارین یکم دیگران سختی بکشن نه این که بی تفاوت باشید نه ولی بزارین دیگران رو پای خودشون بایستند با کمک های زیاد شخصت فرد وابسته و منفعل بار میاد و شما بهش آسیب میرسونن پس برای اگه دوست دارید به یه نفر کمک کنید ل ازم نیست کاری کنید فقط هیچ کار نکید و راهکار اراعه بدین و بهش مهارت یاد بدین تا مشکلشو خودش حل کنه این جوری یه ذهن تحلیل گر میسازن که مساعل رو خودش خل میکنه
کتاب خوبی هست من به هر ایرانی توصیه میکنم بخونه،چون بیماری مشترک جامعه ما و حتی جهان هست که همواره در حال واکنش نشان دادن با توجه به رفتار اطرافیان هستیم ، دائما داریم توی ذهن خودمون رفتار درست یا غلط دیگران رو ارزیابی می کنیم ،نمره میدیم و حال خودمون رو خوب یا بد می کنیم و از تمرکز و آرامش دور می شیم.
ما نباید اجازه بدیم رفتار و اشتباهات دیگران روی رفتار و زندگی ما اثر بزاره.پیشنهاد و راه حل برای مشکلاتشون ارائه کنیم ولی خودمون رو غرق در مشکلاتشون نکنیم تا بتونیم از خودمون مراقبت کنیم.فوق العاده بود این کتاب!
من جلد یک رو تا نیمه خوندم وقتی شروع کردم جلد دو نداشت ! به شدت توصیه میشه به خانواده هایی که سالهاست از اعتیاد عزیزان خود رنج می برند و کاری نمی توانند برایشان انجام دهند تشکر ویژه از فیدیبو
یک کتاب آرامش بخش و یاری دهنده در شناخت خود به نظرم این کتاب باید با ریتم کند خونده بشه تا هر کدوم از نکاتش دقیقا در ذهن باقی بمونه و به کار گرفته بشه ترجمه هم بسیار روان بود
برای تمام افرادی که بیش از حد زندگی خودشون رو فدای دیگران میکنند و به عبارتی شاید تله ایثار دارند توصیه میشه
هنوز با سبک درمانی روانشناسان و روانپزشکان بیگانه (خارج از فرهنگ ایرانی) احساس نزدیکینکرده ام.دقیقا مشکلات ذکر شده در کتاب ملموس هستند ولی راهکارهای درمانی خیر!!!
واقعا خواندن این کتاب، زندگیه من رو عوض کرد. کاملا اتفاقی بهش برخوردم و این رو معجزه میدونم. حدود ۱۰ سال پیش. ممنونم از این نویسنده و مترجم و انتشارات
این کتاب زندگی من رو دگرگون کرد