سدهی گذشتهی اخیر ایران ازنظر جنبههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پرتلاطم و گاهی نابسامان بوده است. از انقلاب مشروطه تا تأثیر جنگ جهانی دوم، حکومت شاهنشاهی و بعد از آن وقایع مختلف انقلاب سال 1357 هرکدام بهنوعی سبب آشفتگی جامعهی ایران شدهاند. «محمدعلی همایون کاتوزیان»، تاریخدان ایرانی با نگاهی جامعهشناسی عوامل مختلف را بررسی کرده و نظریاتش را طی مقالات متعدد منتشر کرده است. کتاب «ایران،جامعه کوتاهمدت و ۳ مقاله دیگر» شامل چهار مقالهی ایشان است که مسائل مربوط به اتفاقات اخیر تاریخی جامعهی ایران را بررسی کرده و علت وقع آنها را ریشهیابی کرده است.
کتاب «ایران،جامعه کوتاهمدت و ۳ مقاله دیگر» اثر «محمدعلی همایون کاتوزیان» را «نشر نی» منتشر کرد که دربرگیرندهی چهار مقاله درزمینهی سیاست ایران است. مقالهی اول این کتاب «ایران، جامعهی کوتاهمدت» است که طی آن مشکلات توسعهی سیاسی و اقتصادی بلندمدت در ایران بررسی میشود. نویسنده در این مقاله جامعه ایران را همچون خانهی کلنگی تشبیه کرده است و آن را جامعهای که از جنبههای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در لحظه در معرض خرابی و از بین رفتن است، میداند. در این مقاله علت ماهیت کوتاهمدت بودن جامعهی ایران «مشکل مشروعیت و جانشینی»، «بیاعتباری جان و مال» و «مشکل انباشت و توسعه» گفتهشده است و این موضوعات بهطور مفصل تحلیلشدهاند. در انتهای این مقاله قسمتی با عنوان نتیجهگیری وجود دارد و «کاتوزیان» نشان میدهد این عوامل در طول دورههای مختلف تاریخ ایران وجود داشتهاند.
«مشروعیت و جانشینی در تاریخ ایران» عنوان مقالهی دوم کتاب است و موضوعاتی نظیر «مشروعیت و جانشینی در اروپا»، «فرهی ایزدی»، «فرمانروای کامل و دادگر»، «مشروعیت و شورش»، «مشروعیت در دوران اسلامی» و «مشکل جانشینی» را در برمیگیرد. در این فصل نویسنده از اشعار فردوسی، شاعر و ادیب پرآوازهی ایرانی بهره برده و بعضی از آنها را متناسب با موضوعات فصل آورده است.
«انقلاب برای قانون» مقالهی سوم کتاب «ایران،جامعه کوتاهمدت و ۳ مقاله دیگر» است و دربارهی اولین وضع قانون در سراسر کشور ایران صحبت میکند. در این مقاله به شکلگیری، تأثیر و نتیجهی انقلاب مشروطه اشاره میشود و نقش افرادی همچون «سید جمالالدین اسدآبادی» بازگو میشود. «شاعر جوان انقلابی» چهارمین مقالهی این کتاب است که زندگی ملکالشعرای بهار بهعنوان یکی از فعالان مشروطه را بررسی میکند. «رویارویی و آشوب»، «واکنش بهار در برابر منازعات»، «بهار و ترمیدور»، «بهار در ایام جنگ جهانی اول»، «بهار، وثوقالدوله و قرارداد1919 » و «بهار و کودتا» بخشهای مختلف مقالهی «محمدعلی همایون کاتوزیان» هستند که زندگی سیاسی و اجتماعی این شاعر آزادیخواه را به تصویر میکشند. همچنین در انتهای این مقاله بخشی با عنوان «اشارهای مختصر به احوال بهار در اواخر عمر» وجود دارد که دربارهی دوران تدریس و سفر «بهار» به سوئیس برای معالجه را بیان میکند.
«محمدعلی همایون کاتوزیان»، پژوهشگر درزمینهی تاریخ و استاد دانشگاه در 26 آبان 1321 در تهران متولد شد. او تحصیلاتش در رشتهی اقتصاد را در دانشگاههای بیرمنگام، دانشگاه لندن و دانشگاه کنت به سرانجام رساند و در حال حاضر درزمینهی تاریخ و سیاست پژوهش میکند. بیشتر فعالیتهای او درزمینهی تاریخ ایران است و مقالات بسیاری در این زمینه نگاشته است. «همایون کاتوزیان» عضو هیئتعلمی مؤسسهی شرقشناسی دانشگاه آکسفورد است و کنفرانسهای بینالمللی «صدسالگی هدایت» و « ایران در قرن جدید» را برگزار کرده است.
«جستارهایی دربارۀ تئوری توطئه در ایران» یکی دیگر از آثار «محمدعلی همایون کاتوزیان» است که با همکاری «احمد اشرف» و «یرواند آبراهامیان» آن را نگاشته است. این اثر با ترجمهی «محمدابراهیم فتاحی» از سوی «نشر نی» منتشرشده است و نسخهی الکترونیک آن در سایت و اپلیکیشن فیدیبو موجود است. «تضاد دولت و ملت، نظريه تاريخ و سياست در ايران» اثر دیگری از «کاتوزیان» است که آنهم با ترجمهی «عليرضا طيّب» در فیدیبو موجود است. همچنین «کریم ارغندهپور»، روزنامهنگار و سیاستمدار ایرانی گفتوگویش با «محمدعلی همایون کاتوزیان» را در کتاب «در جستوجوی جامعه بلندمدت» گردآوری کرده است.
کتاب «ایران،جامعه کوتاهمدت و ۳ مقاله دیگر» را «عبدالله کوثری» به فارسی ترجمه کرده و «نشر نی» آن را منتشر کرده است. «عبدالله کوثری» شاعر، مترجم و ویراستار مشهور ایرانی است که چندین بار برندهی جایزهی کتاب سال ایران شده است. او متولد آبان سال 1325 در شهر همدان است که تحصیلاتش در رشتهی اقتصاد را در دانشگاه ملی ایران گذرانده است. او از کودکی علاقهی زیادی به ادبیات داشته و از جوانی سرودن شعر را آغاز کرده است. او شعرهایش را در مطبوعات آن زمان منتشر میکرد و در کنار بزرگانی همچون «احمد شاملو» فعالیت میکرد.
«عبدالله کوثری» از دههی شصت ترجمهی آثار بینالملل را آغاز کرد و در این زمینه بسیار خوش درخشید. تسلط او بر زبان انگلیسی و علاقهاش به زبان و ادبیات فارسی سبب شد ترجمههایش در فهرست پرفروشها قرار بگیرند. ازجمله کتابهای ترجمهشدهی او میتوان به «ریچارد سوم» اثر «ویلیام شکسپیر»، «جنگ آخر زمان» اثر «ماریو بارگاس یوسا»، «استاد شیشهای» اثر «میگل د سروانتس» و «آئورا» اثر «کارلوس فوئنتس» اشاره کرد که نسخهی الکترونیک آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود هستند.
«عبدالله کوثری» ابتدا تنها مقالهی «ایران، جامعهی کوتاهمدت» را ترجمه کرده بود که در مجلهی بخارا منتشر شد. «کوثری» به دلیل توجه علاقهمندان به منابع جامعهشناسی، سیاسی و تاریخی سه مقالهی دیگر از «محمدعلی همایون کاتوزیان» را ترجمه کرد و آنها را «نشر نی» در قالب یک کتاب در سال1390منتشر کرد. کتاب الکترونیک «ایران،جامعه کوتاهمدت و ۳ مقاله دیگر» در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
از این شواهد درمییابیم که برخورداری از فرهی ایزدی یک آزمون داشت و آن پیروزی بود، یعنی این واقعیت که فرمانروا عملاً قدرت را در دست گرفته و آن را نگه میدارد. زیرا جدا از نمونههای اساطیری اردشیر و میش - نماد فره- گذشتن فریدون و کیخسرو از رودهایی پهناور و خروشان و گذشتن سیاووش از آتش، روشن است که برخورداری از فرهی ایزدی بعد از وقوع واقعه تأیید میشد و در دنیای واقعی فرمانروا به دلیل وقوع همان واقعه دارای فره شناخته میشد و مشروعیت مییافت و در آن زمان دیگر عملاً قدرت را دردست داشت و بااقتدار فرمان میراند. این وضعیت شبیه نظریههای مربوط به ولیفقیه در دولت اسلامی است که ولی را مظهر ارادهی خداوند میداند و بنابراین صلاحیت او تنها به خواست الهی از میان میرود و مردم یا جامعه هیچ تأثیری بر آن ندارند. امروز این عقیده در جمهوری اسلامی آشکارا کنار نهاده شده است.
این سنت تأثیری دیالکتیکی بر موقعیت فرمانروا داشت. از یکسو، برخلاف موقعیت فرمانروایان اروپایی، حتی فرمانروای مطلق، فرمانروای ایرانی را هیچ قانون یا سنت یا قیدوبند زمینی محدود نمیکرد و او میتوانست اقتدار خود را به ارادهی خود تا آنجا که توان مادیاش اجازه میداد اعمال کند و این حد در مورد فرمانروایان دوراندیش با در نظر گرفتن مرزهای تحمل جامعه در برابر اقدامات او تعیین میشد. از سوی دیگر این فرمانروا همواره در هراس از کودتای درباریان یا شورش مردم به سر میبرد - زیر تنها چیزی که شورشیان احتمالی برای کسب قدرت با همان میزان آز «مشروعیت» لازم داشتند غلبه بر فرمانروا بود. درواقع «مشروعیت» شورشی پیروزمند کموبیش هميشه بیشتر از مشروعیت فرمانروای مغلوب بود زیرا (بنا بر دلایلی که برخاسته از حکومت استبدادی است) ایرانیان معمولاً از فرمانروای خود بیزار بودند و آرزومند آنکه یکی «کمتر بیدادگر» یا «دادگرتر» جای او را بگیرد. بدیهی است که دولت استبدادی و جامعهی خودسر، یا حکومت بیمسئولیت و جامعهی نافرمان دو روی یک سکه بودند. این یکی دیگر از دیالکتیکهای بنیانی تاریخ ایران بود.