تشک من را در آغوش میگرفت. سنگینی سختی بر روی قفسه سینهام نفسهایم را به تنگ آورده بود. انگار جسمی چندصدکیلویی در حال نفوذ در وجودم بود. چشمانم سنگینی میکرد اما نمیخواستم خاموش شوند. نمیتوانستم حرکت کنم. سقف سفید بالای سرم که با لامپی آویزان تزئین شده، اندکاندک خود را در تاریکی گم میکرد و جای خود را به نور سرخی که توأم با تیرگی غروب در پاییز است میداد. صدای همهمهای همچون سروصدای بازار آهنگران از دور هویدا میشد. سعیم بر این بود خودم را تکان بدهم
فرمت محتوا | epub |
حجم | 250.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 66 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | مبین کریمی |
ناشر | انتشارات نظری |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۵/۱۳ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |