کتاب صوتی فقط درختان می‌دانند نشر آوارسا

"خرگوش کوچولوی ناراحت از زمستان خسته شده و با اشتیاق منتظر آمدن بهار است.

این داستان دلنشین درباره صبر و انتظار است.

خرگوش کوچولو گرسنه، خسته و از زمستان حسابی کلافه است. او از پدر و مادرش می‌پرسد: «کی بهار می‌آد؟» اما آن‌ها فقط به او می‌گویند که باید صبر کند. ولی خرگوش کوچولو اصلاً صبر و حوصله ندارد! پس به سراغ عاقل‌ترین خرگوش جنگل، یعنی مادربزرگش، می‌رود تا از او بپرسد که کی بهار می‌آید. مادربزرگ می‌گوید: «فقط درخت‌ها می‌دونن. از اون‌ها بپرس و خودشون جوابت رو می‌دن.»

خرگوش کوچولو هم همین کار را می‌کند، اما درخت‌ها پاسخی نمی‌دهند. او با صدای بلند فریاد می‌زند، بالا و پایین می‌پرد و با دقت گوش می‌دهد، اما هیچ جوابی نمی‌شنود. تا اینکه درست وقتی که خرگوش کوچولو می‌خواهد ناامید شود، متوجه می‌شود که چیزی در جنگل تغییر کرده است؛ چیزی درست زیر بینی‌اش…

پیام نویسنده جین ویتینگهام درباره امید و صبر در زمان‌های دشوار همیشه برای کودکان مهم است. توصیفات شاعرانه از جنگل در زمستان – «بادها وزیدند و نیش زدند، درختان لرزیدند و برف بی‌وقفه بارید» – به این داستان احساسی کلاسیک می‌دهد. تصاویر خیره‌کننده و آرام‌بخش سین یی چیئو با رنگ‌های ملایم، دنیای زمستانی جادویی را به تصویر می‌کشد و دیدگاه‌های متنوعش به‌خوبی جایگاه خرگوش کوچولو در دنیای خودش را نشان می‌دهد.

این کتاب درس‌های ارزشمندی درباره صبر، پایداری و مقاومت به کودکان می‌آموزد. کودکان به‌راحتی با بی‌تابی خرگوش کوچولو همدلی می‌کنند و با او همراه می‌شوند. داستانی مناسب برای روزهای آخر زمستان، یا هر زمانی که کودکان بی‌صبرانه در انتظار چیزی هستند."